- مقدّمه: 1
- فرحه الزهرا سلام الله عليها 1
- فصل اول؛ روايات در باب تبرّي و بيزاري از دشمنان اهل بيت عليهم السّلام 1
- فصل دوم؛ عظمت و شناخت ابولؤلؤ رحمه الله 4
- ج) قدمت تاريخي بقعه و بارگاه او 4
- ب) ازدواج ابولؤلؤ رحمه الله پس از كشتن عمر 4
- فصل سوم؛ سخنان علماء و بزرگان دربارهي ابولؤلؤ رحمه الله 5
- ب: سخنان صاحب رياض العلماء 5
- د) وصيت امامزاده عزالدين رحمه الله مبني بر دفن شدن در آن بارگاه ملكوتي 5
- ج: سخنان قاضي سيد نور الله شو شتري 7
- فصل چهارم؛ شان و مقام ابولؤلؤ رحمه الله و خبر داشتن حضرت علي عَلَيْهِ السَّلَام از اقدام او 7
- فصل پنجم، سؤالات و شبهات دربارهي ابولؤلؤ رحمه الله خود كشي ابولؤلؤ رحمه الله 10
- ب؛ اطلاع اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام از اقدام جناب ابولؤلؤ رحمه الله 10
- اتهام مجوسيّت و يا نصرانيت به جناب ابولؤلؤ رحمه الله 12
- ادلهي علماي شيعه در اثبات ايمان و اخلاص جناب ابولؤلؤ رحمه الله 13
- اخبار اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام بر استحقاق بهشت براي جناب ابولولوء رحمه الله: 14
- اوصاف نامبرده شده براي جناب ابولولوء رحمه الله در روايت احمد بن اسحاق قمي رحمه الله: 14
- ارتكاز ذهني مؤمنين و محبين اهل بيت عَلَيْهمُالسَّلَام: 14
- حضور جناب ابولولوء رحمه الله در نماز جماعت مسجد مدينه: 15
- طلب رحمت از خداوند براي ابولولوء رحمه الله از سوي حذيفه بن يمان صحابي رسول الله صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم: 15
- خونخواهي اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام نسبت به خون دختر ابولولوء رحمه الله: 16
- مسلمان بودن دختر ابولولوء رحمه الله: 16
- تكريم و بزرگداشت مرقد و بارگاه آن بزرگوار از قديم الايام در بين شيعيان و علماي شيعه: 17
- فصل ششم؛ زيارت مراجع تقليد و ساير علماء از بارگاه ملكوتي جناب ابولؤلؤ رحمه الله 17
- ارتباط ابولولوء رحمه الله با اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام و نيز خواص از ياران حضرت: 17
- فصل هفتم؛ فوت عمر بن الخطاب 18
- ب؛ چگونگي فوت عمر 19
- ج: نامهي جناب ابولؤلؤ رحمه الله به عمر بن الخطاب 20
- ه) سخنان صاحب ناسخ التواريخ 21
- خبر كشته شدن عمر بن الخطاب به دست ابولؤلؤ رحمه الله در سال 23 ه. ق 21
- د) خواب ديدن عمر 21
- فصل هشتم؛ ابولؤلؤ رحمه الله پس از قتل عمر چگونه به كاشان آمد 29
- فصل نهم؛ روز به درك واصل شدن عمر 30
- علمائيكه قائل به روز 26 و 27 ذي الحجه هستند 31
- پينوشتها: 31
1 - قال رسول الله صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
«من تاثم ان يلعن من يلعنه الله فعليه لعنه الله».
(هر كس از لعنت نمودن كسي كه خداوند او را لعنت نموده خود داري نمايد، لعنت خداوند بر او باد). (2)
2 - امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمودهاند:
(هر كس گناه شمارد لعن بر كساني كه مورد لعن خداوند قرار گرفتهاند پس لعنت خدا بر او باد). (3)
3 - عن الامام زين العابدين عَلَيْهِ السَّلَام:
«من لعن الجبت و الطاغوت لعنه واحده كتب الله له سبعين الف الف حسنه و محي عنه سبعين الف الف سيئه و رفع له سبعين الف الف درجه و من امسي يلعنهما واحده كتب له مثل ذلك».
(هر كس جبت و طاغوت (ابوبكر و عمر) را در هر روز يك مرتبه لعن كند، خداوند متعال هفتاد هزار هزار (هفتاد ميليون) حسنه براي او بنويسد و هفتاد هزار هزار گناه از او محو كند و هفتاد هزار هزار درجه براي او بلند كند و هر كس در شب يك مرتبه لعن كند براي او همين اجر و پاداش است). (4)
4 - امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمودهاند:
( هيچ خوني به ناحق از دماغ كسي ريخته نشده و هيچ مال حرامي بدست نيامده و هيچ عمل زنايي در اسلام تا روز قيامت انجام مگرفته، مگر آنكه گناه اين همه بر گردن ابوبكر و عمر است تا اين كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام كند و ما بني هاشم بزرگ و كوچكمان را امر به دشنام به آن دو و برائت از آن دو ميكنيم). (5)