- مقدمه 1
- زندگانی حضرت زینب علیها السلام 4
- ولادت 5
- نام و کنیه 7
- دوران کودکی 8
- همسر حضرت زینب 10
- ازدواج با عبداللَّه بن جعفر 10
- داستانهایی از سخاوت عبداللَّه بنجعفر 14
- در کوفه 20
- عبادت 22
- شمّهای از فضایل زینب علیها السلام 22
- فداکاری و جهاد در راه دین 27
- فصاحت و بلاغت 30
- سفر تاریخی زینب به کربلا 33
- ورود زینب به کربلا و ماجرای شب و روز عاشورا 37
- در شب عاشورا 38
- در روز عاشورا 41
- یک فراز دیگر 52
- عصر عاشورا 55
- روز یازدهم محرم 56
- بهسوی کوفه 60
- در کوفه 61
- خطبه آتشین زینب 67
- در مجلس پسر زیاد 73
- جلوگیری زینب از قتل امام علیه السلام 79
- در شام 80
- مسیر اهلبیت 84
- در بارگاه یزید 88
- اشعار کفرآمیز یزید 91
- خطبه زینب در شام 93
- بازگشت به مدینه 104
- محل دفن 106
- فرزندان زینب علیها السلام 107
او بیدرنگ برای انجام این منظور دستبهکار شد. تنها وسیلهای که دراختیار داشت زبانگویا و بیان فصیح و بلیغ و شجاعت و شهامت او بود که از پدرش امیرمؤمنان علیه السلام و مادرش فاطمه علیها السلام به ارث برده بود و اکنون میتوانست با استفاده از آنها بهترین بهرهبرداری را از این فرصت بکند و هدف مقدس برادر بزرگوارش را دنبال نماید.
خطبه آتشین زینب
سخنرانی تاریخی و خطبه آتشین و انقلابی زینب علیها السلام در کتابهای چند تن از مورخان و اهل حدیث مانند «طبرسی» و صاحب کتاب «طراز المذهب» و سید در «لهوف» آمده است که ما در اینجا ابتدا متن آنرا از روی کتاب «احتجاج» طبرسی نقل و سپس ترجمه میکنیم:
شخصی بهنام «حذام» (1) روایت کرده میگوید: هنگامی که حضرت علی بنالحسین علیه السلام را به همراه زنان از کربلا بهکوفه آوردند، زنان کوفی (با دیدن آنها) بشدّت میگریستند و گریبانها چاک می زدند و مردان نیز با آنها گریه میکردند.
زینالعابدین علیه السلام که در آن زمان بیمار بود، با صدای فرمود:
«انَّ هؤُلاءِ یَبْکُونَ فَمَنْ قَتَلَنا غَیْرُهُمْ»؟!
[اینان برما میگریند پس چه کسی جز اینها ما را کشت؟]
1- این اسم را به دو صورت «حذام» و «حزام» نوشتهاند.