‏‌اصحاب کهف و لقمان حکیم و حوادث تاریخی بعد از مسیح (ع)‏ (تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 11

صفحه 11

فصل اول :لقمان حكيم

لقمان و حكمت‌هاي الهي او

«وَ لَقَدْ اَتَيْنا لُقْمنَ الْحِكْمَةَ اَنِ اشْكُرْلِلّهِ....» (12 تا 19/لقمان)

در ايـن آيـه اشـاره شـده اســت بـه ايــن‌كـه بـه لقمـان «حكمت» داده شـده، و چنـد فـراز از حكمـت او نيـز درانـدرز فـرزنــدش نقــل شـــده اســت.

-23

در قرآن كريم جز در اين سوره نامي از لقمان نيامده است، و اگر در اين سوره آمده بـه‌خاطـر تناسبي بـود كـه داستـان سـراسـر حكمت او بـا داستـان ديگري كه در همين سوره نقل شـده، داشتـه است، و آن داستـان «خـريـدار لهوالحديث» است. چون موضوع داستان «خريدار لهوالحديث» در باره فردي است كه راه خدا را مسخره مي‌كند و براي گمراه كردن مردم اين در و آن در مي‌زند تا حديث لهوي جمع‌آوري نمايد. اين موضـوع در مقايسه با فردي قرار مي‌گيرد كه آن‌قدر دانا و حكيــم است كه كلماتش راهنمـــاي همــه مي‌شــود.

(حكمت به معناي معرفت علميه‌اي است در حدي كه نافع باشد. حكمت حد وسط بين جهل و جربزه است. چون جربزه عبارت است از افراط از حد لايق در مسئله تفكر، و خلاصه نداشتن مرز و حدي براي فكر، و اين خود يكي از بلاهاي خطرناك است. چون

(24) اصحاب كهف و لقمان حكيم

چنيــن كسي از حق تجاوز مي‌كنـد، بلكه امور دقيــق و غير مطابــق با واقــع را استخراج مي‌كند، و اي بسا سرانجــام كارش در مسائــل عقلي به الحــاد و فساد عقيده، و احيانا به جنون سوفسطائي بكشد، و در مسائل شرعي به وسواس بيانجامد.)

خداوندتعالي مي‌فرمايد:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه