‏‌اصحاب کهف و لقمان حکیم و حوادث تاریخی بعد از مسیح (ع)‏ (تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 87

صفحه 87

(164) اصحاب كهف و لقمان حكيم

ابرهه كمي راه پيمود و در بين راه مردي را به سوي بني سليم فرستاد تا مردم را دعــوت كنـد تـا بـه جـــاي خـانـه كعبـه، خـانـه‌اي را كـه او بنـا كـرده، زيـارت كننــد.

ازآن طرف مردي‌از حمس از بني‌كنانه به‌او برخورد و به‌قتلش رسانيد. اين‌باعث شد كينه ابرهه بيشتر شود و سريع‌تر روانه مكه گردد.

ابرهه چون به طائف رسيد از اهل طائف خواست تا مردي را براي راهنمائي با او روانه سازند .اهل طائف مردي از هذيل به نام نفيل را با وي روانه كردند. نفيل با لشكر ابرهه به راه افتاد و به راهنمائي آنان پرداخت تا به مغمس رسيدند، و در آن‌جا اطراق كردنـد. مغمـس محلــي است در شش ميلي مكـه كـه در آن‌جـا مقـدمـات لشكــر را (كه آشپـزخانـه و آذوقـه و علوفه و ساير مايحتاج لشكر را حمل مي‌كند،) به مكه فرستادند.

مردم قريش دسته دسته به بلندي‌هاي كوه‌ها بالا آمدند و چون لشكر ابرهه را ديدند

داستان اصحاب فيل در روايات (165)

گفتند كه ما هرگز تاب مقاومت با اينان را نداريم، و در نتيجه غير از عبدالمطلب بن هاشم كسي در مكـه بـاقـي نمـانـد.

عبدالمطلب هم‌چنان در كار سقايت خود پايداري نمود. شيبه بن عبدالدار نيز در كار پرده‌داري كعبه پايداري كرد.

در ايــن مـوقعيــت حسـاس عبــدالمطلــب دســت بــه دو طــرف درب خانــه كعبــه نهـاد و عرضه داشت:

- بار الها!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه