‏‌اصحاب کهف و لقمان حکیم و حوادث تاریخی بعد از مسیح (ع)‏ (تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 90

صفحه 90

داستان اصحاب فيل در روايات (169)

در همان لحظه‌اي كه آفتاب داشت طلوع مي‌كرد، پرندگان ابابيل نيز از كرانه افق نمودار شدند، در حالي كه سنگ ريزه‌هائي با خود حمل مي‌كردند، و شروع كردند آن‌ها را بر سر لشكريان ابرهه انداختن! هر يك از آن مرغان يك سنگ در منقار داشت، و دوتا به دو چنگال، همين‌كه آن يكي سنگ‌هاي خود را مي‌انداخت و مي‌رفت، يكي ديگر مي‌رسيد و سنگ خود را مي‌انداخت، و هيچ سنگي از آن سنگ‌ها نمي‌افتاد مگر آن‌كه هدف را سوراخ‌مي‌كرد، و به‌شكم كسي برنخورد مگر آن‌كه‌پاره‌اش كرد، و به استخواني نرسيد مگر آن‌كه پوك و سست كرد و از آن طرفش درآمد. ابويكسوم كه بعضي از آن سنگ‌ها بر بدنش خورده بود، از جا پريد تا بگريزد، به هر سرزميني كه پا گذاشت يك تكه از گوشت بدنش افتاده بود، تا بالاخره خود را به يمن رساند. وقتي او به يمن رسيد ديگر چيزي‌از او و لشكرش باقي نمانده بود! و همين‌كه وارد يمن شد سينه و شكمش باد

(170) اصحاب كهف و لقمان حكيم

كرد و منفجر شد و به هلاكت رسيد، و احدي از اشعري‌ها، و احدي از خثعم به يمن نرسيد... .

در روايــات اين داستــان اختلاف شديدي دربــاره خصوصيات آن هســت كه بــراي مطـالعــه جزئيـات بايــد به تواريــخ و سيره‌هــاي مطــول مراجعــه كــرد. (1)

كاروان‌هاي تجارتي قريش

«لاِيــلافِ قُــرَيْشٍ، ايلافِهِــمْ رِحْلَــةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ... .» (1 تا 5 / قريش)

1- الميـــــــزان، ج 40، ص 390 .

كاروان‌هاي تجارتي قريش (171)

قرآن مجيد با اين سوره بر قريش منت مي‌گذارد كه خداي تعالي با دفاعي كه در ماجراي حمله ابرهه از مكه كرد، قريش را در انظار مورد احترام قرار داد تا بتوانند با امنيت‌كامل، بدون اين‌كه راهزنان متعرض آن‌هاشوند، كوچ‌تابستاني و زمستاني‌خود را به‌منظور تجارت‌انجام‌دهند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه