تاریخ و ذوالقرنین جلد 2 صفحه 322

صفحه 322

گردید:

محمد قلی میرزا از رحم بشد زینت مهد و ایوان و گاه

ز صلب شهنشاه دوّم پسرکه قدرش فزون از نهم بارگاه

ز اعیان قاجار مامش بنام زهی شان و شوکت خهی قدر و جاه

مسالک سپار و مهالک سپرممالک فروز و ملایک سپاه

چو خورشید رخشان به گردون مهدکه خورشید پرور شدش مام و داه (1)

بلندش سر و دشمنش سر به زیرسفیدش رخ و حاسدش رو سیاه

بر ادوات افلاک عهدش سپربر آفات ایّام مهدش پناه

ز بس روشنی روشنان سپهربپایش گذارند هر دم جباه

فرازنده تخت و تاج و کمربرازنده رخت و مهد و کلاه

ازو قدر احباب شوکت بلندوزو روی اعدای دولت سیاه

شه او را همی خاوری تاج خواندبگو سال تاریخ بی اشتباه

بکن داخل آن پای تاج و بگوی محمد قلی میرزا تاج شاه (2)

پنجم: نوّاب حسین علی میرزا الملقب به فرمانفرما

معزی الیه نیز در سنه یک هزار و دویست و سه در قصبه نوا از بطن صبیّه مرضیّه محمد جعفر خان عرب حاکم بسطام، چون مهر انور که بر افق سپهر اخضر برآید، به عالم شهود جلوه گر شد. چهری داشت که مهر منیر از تابش در تاب و ماه عالمگیر از التهابش در اضطراب بود. دایه روزگار از شیر لطافتش پرورش داده، مادر عهد در مهد طراوتش به استراحت نهاد. بی شابیه اغراق، مردم دیده در اول نظر بر جمال فرشته مثالش چون نجوم ثابته بر چرخ حیران شدی و از کثرت [527] حیرانی چون گل میخ بر باب حربا در آفتاب و جوان در خواب بر جای خود خشک آمدی. در بحبوبه جوانی، اعنی در سن دوازده سالگی به ایالت دار الملک فارس رسید و از حکم دارای دوران ملقب به فرمانفرما گردید. مدت سی و شش سال در آن مملکت مینو مانند به عیش و عیشرت سرت.


1- . دایه، کنیز
2- . این قطعه در تذکره خاوری و نسخه دوم ملی موجود نیست.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه