تاریخ و ذوالقرنین جلد 2 صفحه 48

صفحه 48

به کرمان کشید و آن مفسد عنید را روانه دربار صاحبقران رشید گردانید. در موقف سیاست قاهره به جرم آن همه جسارت شاهره، دیده از دیدن جهان بربست و در وطن مألوف خویش رفته، در کنج قناعت بنشست.

ذکر شورش عبد الرضا خان حاکم دار العباده یزد و اوضاع نوّاب محمد ولی میرزای شاهزاده و رفع آن از حسن اهتمامات صاحبقران آزاده

در اوقاتی که امر دار الامان کرمان- از قراری که نگارش یافت- از سوء خیالات فاسده محمد قاسم خان دامغانی اختلالی کامل یافت، نوّاب محمد ولی میرزای والی ولایت یزد، به طمع اخذ ایالت کرمان، یزد را خالی گذاشته به سمت دار الخلافه طهران شتافت و (1) عبد الرضا خان یزدی ولد محمد تقی خان بیگلربیگی قدیم یزد که وزیر و کارگزار حضرت شاهزاده بود، به دو سه جهت دست به طغیان برگشود: اول آن که، نوّاب شاهزاده به سبب سوء خلقی که داشت و قبل ازین کلک مؤلّف آن را نگاشت، همان رفتار و کرداری که با اهالی مملکت خراسان می کرد، با اهالی (2) دار العباده اشدّ از آن به میان گذاشت؛ در شش ماهه اول سال، مردم را از معاملات معاف فرمود و در شش ماهه ثانی، روزی یک هزار تومان نقد جبرا قهرا از ایشان مطالبه می نمود. هرگاه احیانا دیناری از آن مبلغ در آن روز قصور می یافت، حضرت والا در ابتدا از ضرب سنگ، فرق خویش می شکافت و در انتها، مباشر آن کار از ضرب سیاست آن حضرت روی از عالم برمی تافت.

طغیان سوء خلق به جایی رسید که بالاخره به جهت اراجیفی چند که شنید، قاصد جان اللّه قلی میرزای ولد ارشد خویش و میرزا مهدی قلی نوایی وزیر مصلحت کیش گردید. عبد الرضا خان و اهالی آن سامان را ازین (3) رفتارهای ناهنجار باعثن)


1- . ملی:- (و)
2- . مجلس: (اعالی)
3- . مجلس: (این)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه