تاریخ و ذوالقرنین جلد 2 صفحه 492

صفحه 492

مامش مهینه دخت شه جنّت آشیان آن کو بود به والیه معروفه در سبیل

آمد به ری گرفت ز شه تازه گوهری از بهر پور خویش کز آن دوده اصیل

خرّم به کام و خرّمیش با روان قرین طوبی به نام و برخی او گشته سلسبیل

آراست طوی دلکشی اندر جهان و کردگوهر به جای سیم و زر اندر رهش عبیل

گنجی کثیر کرد در این راه صرف و شدگنج سپهر در بر آن مایه قلیل

از بهر عیش او به ره جُدی شد کباب در طبخ سور او حَمَل چرخ شد قتیل

شد فاش در میانه ازین عیش نای و نوش شد پهن در زمانه ازین سور قال و قیل

از خرّمی نشانه به گیتی ز قدسیان وز تهنیت ترانه به گردون ز جبرییل

این عیش دولتی شد در دست هر فقیراین سور قوّتی شد در جسم هر علیل

کف ها ز زر و سیم ثمین همچو گوی ماه جوها ز شهد و شیر روان همچو رود نیل

فرّخ عروس بین تو که مهر از خجالتش هر شامگاه جامه خود می زند به نیل

فرخنده بانوان بهشتی همی کشندبا حُسنِ او خجالت از آب سلسبیل

با قلب شاد گفته به تاریخ خاوری هین صهر شهریار بدان والی جلیل (1) دویم: سرکار غلامشاه میرزا؛ هنوز صغیر است و آوازه جلالت و کبریای او عالم گیر- اللهمّ احفظه. (2)

فقره شانزدهم در ذکر اولاد امجاد حضرت ماه بیگم خانم زوجه محترمه امیر نامدار غلامحسین خان سپهدار عراق است.

عدد ایشان سه نفر اناث و ذکور و اسامی دو نفر ذکور از قرار مذکور:ت.


1- . این قطعه در تذکره خاوری نیامده است.
2- . در تذکره خاوری علاوه بر دو نفر فوق، سرکار احمد خان معرفی شده که از دو برادر خود کوچکتر و سمّی جدّ امجد خود است. سپهر نیز در ناسخ التواریخ، احمد خان را به عنوان سوّمین اولاد معرفی نموده است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه