سیری در اندیشه دفاعی حضرت امام خمینی(ره) صفحه 164

صفحه 164

آری مشک خالی، تن خاکی انسان است که روح افلاکی را باید در آن با آب ولایت زنده کند. عشق و دلدادگی هیچ گاه بدون ولایت کامل نمی‌شود و یکی از نشانه‌های عشق صادق آن است که به هنگام جانبازی، خون پاکش روشنگر راه حق می‌شود و نام و یاد او، جاویدان تاریخ بشریت می‌گردد.

علی اکبر و رمز ولایت

وقتی علی‌اکبر «علیه‌السلام» اذن میدان از پدر گرفت، و با کوفیان مشغول کارزار بود، در اوج نبرد و پیکار حالت مکاشفه به او دست می‌دهد و ناگهان حوران بهشتی را کوزه بر دوش در صحرای سوزان کربلا می‌بیند. از آنها تقاضای آب می‌کند و وقتی آب را می‌نوشد، بوی ولایت را از آن آب استشمام می‌کند و بدین ترتیب، رمز بقای حیات و آب ولایت بر او مکشوف می‌شود؛ لذا سراسیمه به سوی پدر می‌شتابد و داستان را این گونه شرح می‌دهد:

گفت پدر در گرم جنگ و کار و زار

می‌جهیدم از یمین و از یسار

ناگهان دیدم که حوران آمدند

کوزه‌ها بر دوش غلمان آمدند

گفتم این جا سرزمین کربلاست

جنگ خونینی در این عرصه به پاست

از چه رو این جا تردد می‌کنید

صد خطر را جانب خود می‌کنید

گفت حوری این مسیری آشناست

رفت و آمد اندر آن از آن ماست

ما از این ره می‌رسیم تا چشمه‌سار

کوزه‌ها پر می‌نماییم بی‌شمار

باز از این ره می‌رویم سوی جنان

می‌کنیم سیراب کام عرشیان

گفته‌ام من تشنه‌ام بنما صواب

بر دهان من فشان چرند جرعه آب

چون نموده‌ام زان سبو چند جرعه نوش

از سرم رفت ای پدر یک لحظه هوش

دیدم آبش می‌دهد بوی حسین

چشمه‌سار حوریان کوی حسین

ای پدر من تشنه‌ام آبم بده

از ختام مشک نایابم بده

آن شرابی را که ساقی ساخته

رمز عشقت را در آن انداخته

بنابراین، تقاضای آب علی‌اکبر «علیه‌السلام» از پدر، آب طبیعی نبوده است؛ زیرا علی‌اکبر از هر کسی بهتر می‌داند که در صحرای سوزان کربلا، آب را به روی آنان بسته‌اند؛ لذا تقاضای آب طبیعی از پدر نکرد؛ بلکه علی‌اکبر «علیه‌السلام» تشنه‌ی آب حیات است که در چشمه‌سار ولایت آن را دریافته است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه