سیری در اندیشه دفاعی حضرت امام خمینی(ره) صفحه 171

انتخاب کند. امام حسین «علیه‌السلام» در این باره خطاب به کوفیان می‌فرماید:

کوفیان! بیهوده در جنگ منید

همچو سنگی لقمه‌ی چنگ منید

چاره‌ی درد شما در جنگ نیست

کشتن و کوبیدن و نیرنگ نیست

چون امامم آگهم بر قلبتان

خون من باشد دوای دردتان

حکم اگر این است حسین را باک نیست

خون اگر خواهید از او غمناک نیست

ما که از بهر هدایت آمدیم

از امامت تا شهادت آمدیم

گر اطاعت بود امامت ز آن ماست

ور ضلالت بود شهادت جان ماست

بنابراین، جمله‌ی، سید الشهدا تنها و تنها در مقام عمل به تکلیف بوده است»، بهترین تعبیر و تفسیر از قیام عاشورا است که از لسان امام راحل (ره)صادر شده است و با جامعیت و کلیت ولایت هماهنگ است. بر اساس این جامعیت می‌توانیم بگوییم که امام حسین «علیه‌السلام» هم برای حکومت و هم به دعوت مردم کوفه و نیز برای امر به معروف و نهی از منکر و ستیز با ظلم و هم برای شهادت قیام کرده است. همه‌ی دلایل برای شؤون ولایت کلیه است که هر یک را اقتضا می‌کند؛ لکن منشاء تعیین اقتضا، استعداد و تقاضای افراد مقابل است. تمامی جهات یاد شده را می‌توان در نظریه‌ی امام راحل (ره) مشاهده کرد که در ذیل به زوایایی از آن می‌پردازیم:

حماسه، مظهر ولایت

«این خون سید الشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می‌آورد و این دستجات عزیز عاشورا که مردم را به هیجان می‌آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می‌کند.» [280] .

آنچه که جوهر و قوام حرکت انبیاء و اولیای خدا را تشکیل می‌دهد «حماسه» است.

که بدون آن، حرکتها و قیامها بی‌معناست. ظهور ولایت به اسم قدرت و شجاعت است که باعث بقای موجودات و حاکمیت ولایت در سراسر هستی می‌شود. هر موجودی برای ادامه‌ی حیات، بهره‌ای از قوه‌ی ولایت دارد. مکاتب سیاسی قدرت را جوهر حکومت می‌دانند؛ اما در تعریف و تحلیل قدرت به خطا رفته، با بیان اراده‌ی همگانی و زور سیاسی، به معنای ایجاد ترس و وحشت در مردم، تئوریهایی را