سفیر سعادت صفحه 54

پاسخ کناره گرفت.

بلال دست‌بردار نبود و هر آن کنجکاوی‌اش بیش‌تر می‌شد. طوعه که دید راهی جز پاسخ دادن به او ندارد گفت: «فرزندم! [به تو می‌گویم، اما] مبادا کسی را از آن باخبر سازی!» بلال قول داد که از موضوع با کسی سخنی نگوید.

طوعه او را سوگندها داد و بلال نیز قسم یاد کرد که راز را پوشیده دارد. طوعه جریان را بازگو نمود و بلال آرام گرفت و دم فروبست و به بستر خود رفت و خوابید. (1)

جست‌وجوی خانه‌به‌خانه برای دست‌گیری مسلم علیه السلام‌

موقعیت عبیداللَّه در اجرای نقشه ننگین و شومش، به او اعتماد به نفس زیادی داد. او تصمیم گرفت از فضای وحشتی که در کوفه حاکم کرده بود، سود ببرد و هر چه زودتر برای دست‌گیری سفیر امام که با طناب پوسیده مردم کوفه در چاه رفته بود، اقدام نماید.

اما همچنان در دل عبیداللَّه، ترس بود. او آگاه شد که مسلم علیه السلام به همراه پانصد تن از انقلابیون کوفه برای اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد رفته است. به این دلیل وقتی که سر و صدای مردم خوابید و همگی متفرق شدند،