سلمان محمدی صلی‌الله علیه و آله استاندار مدائن صفحه 132

صفحه 132

همچو سلمان، در مسلمانی بکوش ای مسلمان! تا که سلمانت کنند

تا توانی، در گلستان جهان خار شو، تا گُل به دامانت کنند (1)

1. در بستر بیماری‌

ستاره زندگانی شرافتمندانه سلمان کهن‌سال، استاندار مدائن با بیمار شدنش کم‌کم به غروب نزدیک می‌شد.

جابر بن عبدالله انصاری، روایت کرده است که: سعد بن ابی وقّاص در روزهای بیماری و بستری سلمان به عیادت او رفت و پس از احوالپرسی گفت: ای ابوعبدالله! این برای تو مژده بزرگی است، که وقتی رسول خدا (ص) وفات می‌یافت از تو راضی بود.

امّا سعد مشاهده کرد، سلمان گریه می‌کند!

سعد، پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی که پس از مرگ خویش به یاران خود ملحق خواهی شد و در کنار حوض کوثر به رسول خدا (ص) خواهی پیوست؟

سلمان گفت: من از ترس مرگ و علاقه به دنیا گریه نمی‌کنم، بلکه از این جهت ناراحت هستم، که رسول خدا (ص) با ما عهد و قرار گذاشت که وسایل زندگی ما به اندازه توشه یک مسافر بیشتر نباشد، در حالی‌که اکنون مشاهده می‌کنی در اطراف من وسایل بیشتری وجود دارد.

سعد می‌گوید: مشاهده کردم در اتاق سلمان و در کنار او؛ غیر از یک


1- کلیات خزائن الاشعار، سید عباس حسینی جوهری، ص 28.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه