سلمان محمدی صلی‌الله علیه و آله استاندار مدائن صفحه 85

صفحه 85

یکی از آنان به دیگری خطاب کرد و گفت: سخن حکیمانه این زن بیابان نشین را بگیر و به کار ببند، اگر چه این سخن حکیمانه، از درون و قلب زن کافری تراوش کرده است. (1)

11. روی سنگ داغ‌

در روایتی آمده است: یک روز رسول خدا (ص) سلمان و ابوذر غفاری را نزد خویش فراخواند و به هر یک مبلغی هدیه داد.

سلمان، وقتی حضور پیامبر را ترک کرد مبلغی را که دریافت کرده بود، در مسیر خود میان تهی‌دستان و نیازمندان تقسیم کرد، امّا ابوذر آن مبلغ پول را صرف مخارج معاش و زندگی خویش نمود.

روز بعد که آن حضرت آنها را دعوت نموده بود، دستور داد سنگی را با آتش داغ کردند، آن‌گاه به سلمان و ابوذر فرمود: هر کدام به نوبت بالای سنگ داغ بروند و توضیح دهند، با پولی که دریافت نموده‌اند، چه کرده‌اند؟

سلمان، روی سنگ داغ رفت و بدون اینکه آسیبی ببیند، با سرعت گفت: «أنفَقْتُ فی سَبیلِ الله»؛ پولی را که به من داده بودید، در راه خدا انفاق کردم، آن‌گاه از روی سنگ کنار رفت.

وقتی نوبت به ابوذر رسید، بالای سنگ قرار گرفت و خواست موارد مصرف پول را توضیح دهد، که داغی سنگ مهلت نداد و قبل از آنکه


1- حلیة الاولیاء، ج 1، ص 206.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه