سلمان محمدی صلی‌الله علیه و آله استاندار مدائن صفحه 87

آهنین بر آنها فرود می‌آورند» (1) افتادم و از ترس عذاب الهی آشفته گردیدم.

وقتی سلمان، این حالت معنوی ترس از عذاب الهی را در آن جوان یافت، او را به عنوان برادر خویش انتخاب کرد، با او معاشرت و رفت و آمد داشت، تا اینکه یک روز مطلع شد آن جوان بیمار شده است. بدین جهت به دیدار او رفت و دید وی در حال جان دادن است، سلمان بالای سر او نشست و متوجّه شد ملک الموت برای قبض روح آن جوان آمده است، به او گفت: با برادر من مهربانی کن و مدارا داشته باش.

ملک الموت گفت: «یا أبا عَبْدِ الله! إنّی بِکُلّ مُؤمِن رَفیقٌ» (2)؛ ای سلمان من با هر شخص مؤمنی به هنگام قبض روح، با مهربانی رفتار می‌کنم.

13. عمل به هفت سفارش‌

سلمان می‌گوید: پیامبر محبوبم، حضرت محمد (ص) به من هفت سفارش کرد که در طول زندگی همه آنها را به کار بستم و هیچ گاه از آنها غافل نشدم. سفارش‌های رسول خدا به من چنین بود:

الف) پیوسته (در امور مادّی) به زیردست خود نگاه کنم، نه به بالا