- دیباچه 1
- مقدمه 4
- نکتههایی در مورد اهمیت موضوع کتاب 4
- همچو سلمان 7
- فصل اول در آغوش اسلام 8
- اشاره 8
- 1. به سوی شام 9
- 2. در راه موصل 10
- 4. در عمّوریه 11
- 3. به سوی نصیبین 11
- 5. زمان اسلام آوردن سلمان 15
- 6. محل ولادت سلمان 18
- فصل دوم در نگاه معصومان (ع) 21
- اشاره 21
- 1. از منظر پیامبر (ص) 21
- 2. از منظر حضرت علی (ع) 24
- 3. از منظر حضرت فاطمه (س) 27
- 4. از منظر امام باقر (ع) 28
- 5. از منظر امام صادق (ع) 30
- 6. از منظر امام موسی بن جعفر (ع) 31
- اشاره 34
- فصل سوم حکمت و فقاهت 34
- الف) تفسیر قرآن 35
- 1. علوم عادی 35
- ب) حکیم و فقیه 36
- 2. عالم به اسرار 37
- اشاره 37
- الف) برو توبه کن 37
- ب) اگر ابوذر بداند 38
- ج) آگاهی به «اسم اعظم» 40
- فصل چهارم پیشگوییها 42
- اشاره 42
- 1. نوید لذّت عاشورا 43
- 2. سخن از کربلا و ... 45
- 3. شهید کوفه 46
- 4. ظهور امام غایب [ 47
- فصل پنجم در محضر علی و فاطمه (ع) 50
- اشاره 50
- 1. شب عروسی فاطمه (س) 51
- 2. تسلّی دادن به فاطمه (س) 52
- 3. ناظر درد و رنج 53
- 4. چادر وصله دار 54
- 5. دعوت فاطمه (س) و دعای نور 55
- 6. آخرین شب 57
- فصل ششم در جبهههای جنگ 59
- اشاره 59
- 1. جنگ خندق 60
- اشاره 60
- حفر خندق 61
- 2. جنگ حنین و طائف 66
- 3. جنگ قادسیه 67
- 4. فتح مدائن 70
- 6. پیکاری دیگر 74
- 5. جنگ بِلِنْجِر 74
- فصل هفتم آموزهها و هدایتها 77
- 1. محرومیت از نماز شب 77
- اشاره 77
- 2. ارتباط قلب و پیکر 78
- 3. میهمانی کم خرج 79
- 4. شش چیز عجیب! 80
- 5. حالت چطور است؟ 81
- 6. ظلمات روز قیامت 82
- 7. فردا شود پدید 82
- 8. آموختن ضروری 83
- 9. اهمیت حفظ امانت 83
- 10. سخن حکیمانه 84
- 11. روی سنگ داغ 85
- 12. با برادر من مهربان باش 86
- 13. عمل به هفت سفارش 87
- اشاره 89
- 1. سیره جانشینی 89
- فصل هشتم در ماجرای بیعت 89
- 2. موضعگیریهای سلمان 90
- 3. خطابه حکیمانه 91
- 4. دامن او را نمیگیرید؟ 93
- 5. مولای اعلم 94
- 6. سخنرانی در مسجد 96
- 1. احترام به مهمان 100
- فصل نهم روایتگر معارف 100
- اشاره 100
- 2. تفرقه امّت! 101
- 3. دعای صبح و شام 102
- 4. بهترین جانشین 102
- 5. معنای ولایت 103
- 6. فرزند نهم حسین (ع) 104
- 7. توسّل به محمّد و آل محمّد (ص) 105
- 8. پیشوایی و عدالت 106
- 9. روزه 27 رجب 106
- 10. زن منّتگذار 107
- 11. شرم الهی! 108
- 12. نشانههای قیامت 108
- 13. جزییترین احکام 112
- فصل دهم زن و فرزندان 113
- اشاره 113
- 1. ازدواج 114
- اشاره 115
- 2. فرزندان و نوادهها 115
- الف) ضیاء الدین 116
- ب) ابوکثیر بن عبدالرحمن 116
- ج) حسن بن حسن 117
- اشاره 118
- فصل یازدهم استانداری مدائن 118
- 1. جغرافیای سیاسی مدائن 120
- 2. شیوههای مدیریتی سلمان 124
- الف) برگزاری تفسیر قرآن 124
- ب) انفاق حقوق 126
- ج) زهد و ساده زیستی 126
- د) سرکشی و دلجویی 128
- ه) اطاعت از علی (ع) 129
- اشاره 131
- فصل دوازدهم وفات سلمان 131
- 1. در بستر بیماری 132
- 2. در انتظار میهمانان 133
- 3. مدت عمر 137
- 4. تاریخ وفات 139
- 5. بارگاه سلمان 140
- 6. زیارتنامه سلمان فارسی (ره) 143
- کتابنامه 147
خوشم آمد و پس از پرس و جو متوجّه شدم، دین آنها از دین من بهتر است. بدین جهت، از رفتن به مزرعه صرف نظر کردم و همراه آنها به عبادت پرداختم، تا اینکه آفتاب غروب کرد. از آنها مرکز آن آیین را جویا شدم، شام را معرفی کردند. آخرهای شب که به خانه برگشتم، به پدرم که از غیبت طولانی من سخت نگران شده بود، علّت آن را شرح دادم و گفتم که آیینی بهتر از آیین خویش یافتهام. امّا پدرم با ناراحتی گفت: چگونه میخواهی از دین خود و دین پدرانت دست برداری؟! ولی من، بر عقیده خود ثابت قدم ماندم و پدرم نیز، پس از تهدید مرا به بند کشید و در خانه زندانی کرد!
1. به سوی شام
برای مسیحیان، پیغام فرستادم هرگاه کاروانی به شام میرود، به من اطّلاع دهند. یک روز پیکی محرمانه خبر داد که یک کاروان تجاری از مسیحیان از شام آمده است. من نیز، به پیک گفتم که هر وقت آنها پس از انجام کارشان، آماده بازگشت به شام شدند، به من اطّلاع دهند. روز موعود فرا رسید و من، بند را از پای خود باز کردم و به آنها پیوستم. پس از آنکه به شام وارد شدیم، نزد عالمترین و معروفترین پیشوای مسیحیان آن مرکز رفتم و پس از آنکه داستان خود را شرح دادم، به عبادت و خدمت در کلیسا در کنار اسقُف که عالمترین پیشوای مسیحی بود، مشغول شدم.
ولی، با تأسف آن اسقف عالم صالحی نبود، زیرا وی به بهانه کمک