خاطرات زندگی یا سرگذشت تلخ و شیرین من صفحه 120

صفحه 120

خلاصه ای از سکونت دوره اول اردبیل!

در تابستان سال 1352 از سرعین به اردبیل هجرت نمودم و در خانه وسیع کوچه میرزا بخشعلی که خودم ساخته بودم، ساکن گشتم و چند سال در آنجا بودیم و بعد از آن به خانه پیر عبدالملک پشت حمام میرزا حبیب که از آقای فرج اللهی خریده بودم، نقل مکان کردیم؛

بعد آن را فروخته در منزل نوسازی که در کوچه اصلی اوچدکان خریده بودم، ساکن گشتیم، باز آن را فروخته و یک منزل کلنگی 450 متری در تازه میدان خریده و رحل اقامت افکندیم، در همین منزل بود که نوه اولم حمیدرضا پسر حمیده خانم چهار دست و پا راه می رفت فیلم او و حسین دوچرخه سوار و حسن و گربه بالای درخت را برداشتم و در همسایگی این خانه حاجی آقاپدر خانمم در منزلی سکونت داشتند، چون مسافرخانه هزار متری با چندین مغازه برِخیابان اصلی با سند ششدانگ سرعین را به مبلغ پانصد و ده هزار تومان به بانک ملی فروختند و یک خانه در تهران خیابان بریانک خریده به پسر بزرگش آقای امین آقا دادند و مبلغی هم به این خانه کوچک اردبیل در جوار خانه ما دادند و ساکن شدند و در همین خانه از دنیا رفتند و در قبرستان علی آباد اردبیل دفن گردیدند رحمت خدا براوباد.

بالأخره من خانه تازه میدان را نیز فروخته و منزل مجلل سه طبقه سبز رنگ دارای دوباب مغازه آقای رسولی را در جلوی حمام میرزا حبیب راه اوچدکان را خریدم و در سال 1357 از آن خانه به تهران کوچ کرده و طبقه پایین آن را به اجاره دادم تا از خانه مواظبت نمایند؛

این خانه چون درنبش کوچه قرار داشت دو دَرِ ورودی داشت، درب ماشین رو و درب ورود از شمال ساختمان؛

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه