خاطرات زندگی یا سرگذشت تلخ و شیرین من صفحه 76

صفحه 76

از آنجا که اتکال من به خدا و چشم انتظار به عنایت صاحب مسجد بود، با همه این راهزنی ها و تخریب افکار، دیوارها بالا می رود، معمار مسجد به نام آقای قدرت جلد کار فارس بود، انصافاً باجدیت تمام، کارها را پیش می برد؛

دیوارها که قد شده و به حد تیر ریزی رسید و من خوشحال، شبی به خواب رفتم و طبق معمول پیش از همه پرسنل و کارکنان در مسجد حضور یافتم، ناباورانه دیدم تمامی دیوار 24 متر طول باارتفاع پنج متر، فرو ریخته و باخاک یکسان شده است!!.

همه گفتند: وزش باد شدید دیشب، آن را ویران کرده است، حالا روی چه عواملی این کار پیش آمده بود، فقط خدا می داند اما برای من برکت آورد!، زیرا مسجد را 170 متر بزرگش کردم و اگر این کار پیش نمی آمد، مسجد برای جمعیت آینده، تنگ و کوچک تر می شد؛

کار مسجد راه افتاد و با آن پولهای ناچیز، دیوارهای مسجد به اتمام می رسد و از داخل محل هم با این گونه جملات (که این مسجد را برای مسافرها درست می کند ما که به آن احتیاجی نداریم) شایعه پراکنی می کردند ولی چون مسجد به نام نامی و مبارک (حضرت بقیّه اللّه الأعظم امام زمان روحی لتراب مقدمه الفداء) شروع شد، تردیدی نداشتم که مولا امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) خود یاری خواهد کرد و از هیچ گونه شایعه و جوّ سازی و تهمت و افترا هم واهمه ای نداشتم.

زمین مسجد شیب تند داشت برای مسطح کردن آن 160 کامیون کمپرسی از شن و خاک مخلوط کاظم آباد توسط آقای یاسر سفیدی که راننده کامیون بود، خاک ریخته شد تا هموار گردید و طاق ها زده شد و به پشت بام مسجد نیز پوکه معدنی ریختیم و با دولای قیر گونی آسفالت نمودیم (1)


1- بعد به خاطر برف روب نکردن مردم، از روی آن توسط آقای حاج ابراهیم کشی زاده، شیروانی نمودیم که بعد از گذشت چهل سال از آن تاریخ، هنوز هم کار می کند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه