در شعاع جانان صفحه 145

صفحه 145

چند کلمه کوتاه درباره صحیفه سجادیه دارم. مطلب بسیار است، ولی چیزی که مربوط به زمان ما است برایتان عرض میکنم.

هدایت به برکت صحیفه و تلاش شیخ مجتبی قزوینی

مرحوم آقای شیخ مجتبی قزوینی، هم عارف بود، هم فیلسوف بود، اصولی وارستهای بود، هم استاد علمی و فقهی بود و هم مورد عنایت و توجه بود. همه دانشمندانی هم که در مشهد بودند، به آقای شیخ مجتبی قزوینی یک نظر علمی بالا داشتند، علاوه بر آن مقامات عالی که داشت.

قصهای را یکی از علمای مشهد نقل میکند، میگوید: ما آمدیم که قبل از سفر حج برویم برای مشهد، رفتیم خدمت آقا شیخ مجتبی. دیدیم آقا کسالت دارد و حالش خوب نیست. با ایشان خداحافظی کردیم و رفتیم برای مکه معظمه. در آنجا، در حرم نشسته بودیم. یکی از استادهای دانشگاه میآید و میبیند که یک شیخ اینجا نشسته است که به حالت عجیبی دعا میکند و توجه به کسی هم ندارد و اشک میریزد. آن استاد بزرگ میآید و کنار او مینشیند و میبیند عجب حالی دارد و عجب مناجات میکند، چنان که گویی مستقیماً با خدا حرف میزند. حال درونی آن فرد، او را هم زیر و زبر و منقلب کرده است. دعای او را گوش کرد.

فرد دعاکننده از عالم مشهدی پرسید که شما آقا شیخ مجتبی قزوینی را میشناسی؟

گفت: بله.

گفت: آقا شیخ مجتبی قزوینی امسال به مکه آمده؟

گفت: نه برای اینکه من به عیادتش رفتم، مریض بود و نمیتوانست مسافرت کند، من او را در حالت مرض در بستر دیدم. اما شما به چه مناسبت، از آقا شیخ مجتبی قزوینی اسم بردید و از من سؤال کردید و اسم من را از کجا دانستید؟

گفت: من از رفقای شما پرسیدم که کدام یک از میان جمع شما، رفیق آقا شیخ مجتبی است؟ گفتند: این آقا، برو از او بپرس. من اسم شما را از رفقای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه