در شعاع جانان صفحه 29

صفحه 29

مادر با فضیلت آیت الله سید محمّد باقر موحد ابطحی، مرحومه فقیه احمد آبادی، پس از عمری فداکاری و مجاهدت در راه خدمت به جهان علم و ایمان، و نیل به درجات بلندِ روحانی و معنوی، و کسب معارف دینی و اخلاقی، سرانجام به اجداد معصوم و بزرگوار خود پیوستند و در پروازی ملکوتی به حریم حسینی راه یافتند.

یاری همسر، حتی پس از ارتحال

در یکی از سفرها که پس از فوت مرحومه حاجیه خانم فقیه احمد آبادی انجام گرفته بود، حضرت آیت الله العظمی نظری خادم الشریعه دام عزه از علمای بزرگ مازندران و عدهای از همراهانشان از شخصیتهای  تهران و مازندران، دو سه ساعت از شب گذشته، به اصفهان تشریف میآورند و به منزل پدر بزرگوار مرحوم علامه میروند، و پس از کوبیدن در، متوجه میشوند که آیت الله حاج آقا مرتضی موحد ابطحی، شخصاً به پشت در آمدند و در را باز نمودند. و با گشاده رویی مهمانان را وارد مینمایند.

فردا صبح، فرزندان در منزل پدر حضور پیدا کردند، در حالی که شور و شعف خاصی بین آنها حاکم بود. دلیل آن هم، این بود که یکی از فرزندان آیت الله حاج آقا مرتضی موحد ابطحی در عالم خواب مادرشان را میبیند که به ایشان میفرمایند: «برای حاج آقا مهمان آمده، به منزل ایشان بروید، و برای ظهر فلان نوع غذا را تهیه نمایید».

خواب بیننده، اوّل صبح به منزل پدر تلفن میزنند و وقتی از ورود میهمانان مطلع میشوند، منقلب گشته و سایر فرزندان و بستگان را خبر میکنند و همه در خانهی پدر اجتماع مینمایند.

از نکات جالب در این داستان این است که آن مرحومه، علاوه بر خبر دادن از ورود میهمان ها، دستور نوع غذا را نیز میدهند و علت این بوده است که حضرت آیت الله العظمی خادم الشریعه مازندرانی مدظله العالی، ملاحظات خاص شرعی و حفظ الصحه در طعام دارند، و دستور غذایی که آن مرحومه میدهند، دقیقاً مطابق نظر و دقت ایشان بوده است.(1) و این حکایت، ما را بر آن افق بر میگرداند


1- اقتباسی از پدر و مادر نمونه
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه