در شعاع جانان صفحه 371

صفحه 371

محاصرهی برف بودند و انتظار تلف شدن میکشیدند و چه مردمی که همراه آقا دل به دریا زده و برای جلب رضای خدا پا در رکاب و مهیا برای کمک رسانی به برادران دینی خود بودند. بالأخره با هزاران رنج و مشقت و قبول زحمت، تن به خدمت سپردند و بلا دیدند و چشیدند، آنچه که باید و نباید تا راه را تا حدودی باز کردند و به مردم نفت و غذا و امکانات گرمایی میرساندند.

اما قضیه و رنج هایش به همین جا ختم نشد، منطقه گسترده و روستا پراکنده و امکانات اوّلیه ناچیز بود و بعضاً وجود نداشت و دشتها و مسیرها هم آکنده از برف بود و به هر کجا که چشم میدوختی سفیدی موج میزد. و برق میانداخت و با اشعه های نابود کنندهی خود چشمها را برق میزد که مردم شبها از شدت برف زدگیِ چشم، خوابشان نمیبرد و تا صبح ناله میکردند. اما برای مرحوم علامه این خسارت جسمی مهم نبود و چشم داده بود و خستگی را به جان خریده بود تا راه گشای برادران دینی خود باشند و جان آنها را از مرگ برهانند و چشم در راه هدف دادن برایشان مهم نبود. اما صد افسوس که در این برف مخصوص و تاریخی، یک چشم زیبا و نورانی و همیشه بارانی برای همیشه از دست رفت.(1)

به هوس راست نیاید به تمنا نشود      کاندرین راه بسی خون جگر باید خورد

عالم عامل

مرحوم علامه همواره میفرمود: من اساتیدی داشتم که حرف نمیزدند یا خیلی کم حرف میزدند، امّا خیلی عمل میکردند و بسیار عملگرا بودند و همین رمز موفقیت آنها بود و من هم از آنان آموختهام که عالم اگر بخواهد در عرصهی اجتماع و تبلیغ دین و تقویت باور و اعتقاد مؤمنین و مسلمین موفق باشد، باید عامل به علم خود بوده و حلم و بردباری و کاربرد اجتماعی خویش را به نمایش بگذارد و از مردم هم توقع مزد و پاداش نداشته باشد و انبیاءگونه عمل نماید. حتّی اگر به او سنگ بزنند و انگ بچسبانند و به عداوت با او برخیزند و با تهمت و افترا شخص و شخصیّت او را هدف قرار دهند و ترور کنند. عالمی که با


1- جلوه جمال، ج1، ص95 الی 96
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه