در شعاع جانان صفحه 411

صفحه 411

جنایاتی که اینها کردند و اعمال زشتی که مرتکب شدند، خودشان چهرهی  پلید خود و اربابشان را روشن و آشکار ساختند. آنچه را امشب میخواستید از زبان من بشنوید، امشب به چشم خود دیدید و با گوشت و پوست بدنتان لمس کردید و...  و سپس مرحوم علامه فرمودند: شما امشب به خاطر من به رنج و زحمت افتادید و مورد اهانت و ضرب و شتم واقع شدید، من شرمندهی شما مردم مؤمن، مسلمان، قهرمان و فدایی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستم. اجر شما با خداست. شما در راه خدا و به اهتزار درآوردن پرچم اسلام و مکتب تشیع و به فرمان امام خمینی یک رهبر الهی و مرجع دینی جهاد میکنید. بر علیه یک نظام فاسد و ظالم مبارزه میکنید، تا همین اندازه امشب پاداش مجاهدان راه خدا را دریافت میکنید. حالا به خانه هایتان برگردید، من راضی نیستم به خاطر من بیش از این به زحمت بیفتید...، امّا مردم حاضر به ترک صحنه نبودند،آقا اصرار کردند و فرمودند: خدا حافظ همهی ماست و خیرالحافظین است.

متفرق شدن مردم به امر علامه مجاهد

با دستور علامه مجاهد، مردم متفرق شدند، تعدادی نیز تصمیم گرفتند بمانند، امّا به آنها محرمانه تفهیم شد که میخواهند آخر شب محل استقرار مرحوم علامه را تعویض کنند، تا اگر نیروهای ساواک در غیاب مردم بازگشتند، دسترسی به علامه مجاهد پیدا نکنند.

آن شب بالاخره با همه خطرات و خاطراتش به پایان رسید و تا به اذان صبح منتهی گشت. فضا آرام و غرق سکوت بود. مردم خسته از حوادث شب، دمی آرمیده بودند که صدای دلنواز مؤذن و آوای ملکوتی اذان  پیچید.

دستگیری غافلگیرکننده ساواک

شب زندهداران و بیداران آن شب راهی مسجد جامع شدند و قبل از همه، علّامهی مجاهد با تنی چند از همراهان، با صلابت و ابهت، و عظمت و سیمایی نورانی وارد مسجد شدند و جمعیّت نیز آمدند. امّا نه جمعیّت سر شب که از تمام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه