در شعاع جانان صفحه 412

صفحه 412

شهر بودند. نماز صبح به امامت مرحوم علامه اقامه شد، امّا گویی مزدوران ساواکی در کمین بودند،اجازه تعقیبات نماز داده نشد. که جمع زیادی از نیروهای ساواک، مسلحانه به مسجد هجوم آوردند و در میان بهت و حیرت مردم، مرحوم علامه را دستگیر نمودند. مردم به مقابله برخاستند و درگیری شد، امّا جمعیت غافلگیر شده و بیسلاح و بیدفاع در مقابل افراد مزدور مسلح نتوانست کاری از پیش ببرد. مزدوران ساواک مرحوم علامه را ربوده و به سرعت از معرکه خارج شدند.

انتقال علامهی مجاهد به شیراز و تحصن مردم

مردم متوجه شدند علامه مجاهد را به شیراز انتقال داده اند. خبر در شهر پیچید، مردم به مسجد جامع سرازیر شده و بر اتفاق افتاده تأسف میخوردند و از این که چرا شب را برای استراحت به خانه رفته اند،  برخی میگفتند: ای کاش آقا امروز صبح به مسجد نیامده بودند و اگر هم یک روز و دو روز نمیآمدند آن جانیها دستبردار نبودند و آقا هم کسی نبود که مسجد و نماز جماعت را ترک کند....

ضجه و ناله مردم بلند شده بود و فضای مسجد جامع آکنده از آه و ناله مردم. چشمی نبود که در فراق و غیاب ایشان و این حادثهی تلخ نگرید، گویی در و دیوار مسجد هم با مردم غمزه میگریست.

مردم با شجاعت و بصیرت شعارهای انقلابی و حمایت از امام خمینی و آزادی فوری آیت الله حاج سیّد محمّد باقر موحد ابطحی سر میدادند. با روشن شدن هوا، جمعیّت انبوه امّا با ماتم و اندوه در میدان فعلی شهدا جمع شده و در خیابان تحصن نمودند و جمع زیادی هم اداره مخابرات و پست و تلگراف و تلفن آن روز را که در یک ساختمان استیجاری جنب حسینیهی بازار بود را اشغال کردند و مأموران اداره مذکور را ملزم کردند، تا به حوزه های علمیّه و مراجع عظام مخصوصاً قم و اصفهان و شیراز خبر دستگیری علامه موحد ابطحی را برسانند، مخصوصاً در قم حضرت آیت الله العظمی حاج سیّدمحمّدرضا موسوی گلپایگانی(قدس سرّه) و در اصفهان حضرت آیت الله حاج آقا حسین خادمی و دیگر علما و پدر و اخوان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه