در شعاع جانان صفحه 471

صفحه 471

خبر از مسألهای پنهان

یکی از معتمدین نقل میکرد که در یکی از روزها نیاز به غسل پیدا میکند، اما مسألهای برایش پیش میآید که سبب میشود، بدون آنکه غسل انجام دهد، به محضر مبارک مرحوم علامه برسد. همین که در محضر ایشان نشست، مرحوم علامه حکایتی را برای این شخص نقل میکنند که مضمون آن چنین بود که یکی از طلاب به محضر یکی از اساتید اخلاق میرسد و آن استاد متذکر میشود که ابتدا غسل خود را انجام دهد، سپس به سایر امور بپردازد.

این فرد میگوید: نقل این قضیه از سوی مرحوم علامه که سالها بود که محضرشان را درک میکردم بسیار تازگی داشت، چرا که تا به امروز این مطلب را از ایشان نشیده بودم. سپس متوجه شدم که معظم له از وضعیت طهارت من با خبر بودند، ولی مستقیماً اشاره نفرمودند تا آنکه در محضرشان خجالت زده نشوم.(1)

اوّل بدهی های ربوی را پرداخت کن!

جوانی به نام (الف.بصیری) نقل میکند که روزی خدمت مرحوم آیت الله ابطحی آمدم تا وجوهات شرعی خود را به ایشان ارائه دهم. وقتی مطلبم را خدمت ایشان بیان کردم، فرمودند: اوّل برو بدهیهای ربوی ای که داری را پرداخت کن، بعد بیا وجوهات شرعیات را حساب کن.!

من متحیر گشتم که چگونه میشود که ایشان از این مسئلهی شخصی که شاید کسی از آن مطلع نبود، اطلاع دارند. سپس از ایشان خداحافظی کردم و برای پرداخت آن بدهی اقدام کردم.

پس از مدتی مجدداً خدمت ایشان آمدم و گفتم آن مطلب را که فرمودید انجام دادم و میخواهم اموال خود را پاک کنم، ایشان لبخند ملیحی زدند و


1- به نقل از م. ملکی
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه