در شعاع جانان صفحه 487

صفحه 487

حواله ی غیبی 300 تومانی

زمانی که مرحوم علامه، طلاب را به جهت تبلیغ به نقاط مختلف اقلید اعزام میکردند، پس از ایام تبلیغ مبالغی را به مبلغینی که شاید از لحاظ حقوقی تأمین نشده بودند عنایت مینمودند.

ایشان میفرمودند: روزی از اقلید 24 تومان از آقایی به نام حاج عبدالحسین، سر میدان شهدای اقلید قرض کردم و به طلاب مبلغ دادم. پس از آن با مبلغ ناچیزی خود را به قم رسانیدم و وقتی وارد قم که شدم، شخص ناشناسی نزد من آمد و گفت: در مدرسهی فیضیه تقسیمی میکنند، شما هم حضور پیدا کنید.

وارد مدرسه شدم، در کنار سکوی ورودی حرم به مدرسه فیضیه دیدم دو نفر ایستاده بودند و دفتری جلویشان است. از دور نگاهشان کردم و متوجه شدم انگار منتظر من بودند. همین که نزدشان آمدم مبلغ 300 تومان را در دستم گذاشتند و دفتر را بستند و رفتند.(1)

ذبحی با برکت

آقای سید محسن مصطفوی نقل میکند: یک روز که به محضر مرحوم علامه در مشهد اردهال (2)رسیدم فرمودند: دیشب در عالم رؤیا به من امر شد که باید زائران حضرت ابا الحسن سلطان علی بن امام باقر علیه السلام را اطعام کنید و میبایست گوسفندی را ذبح نمایید. گوسفندی که باید ذبح گردد را در عالم خواب به من نشان دادند و باید رنگ گوسفند و شاخ آن اینگونه باشد و برای روز جمعه تهیه شود.

همه در فکر بودند که این گوسفند باید از کجا تهیه شود، تا اینکه بعد از ظهر همان روز مرحوم علامه برای بازدید کارهای اجرائی در مسیری حرکت میکردند که در همان مسیر،گلهی گوسفند در حال عبور بود که معظم له به همراهانشان


1- به نقل از حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج آقا شرف الدین نظری خادم الشریعه دام عزه
2- زمانی که مرحوم علامه در حال بازساری و طرح جامعه آستانه ی مبارکه حضرت ابا الحسن سلطانعلی بن امام باقر علیه السلام بودند
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه