در شعاع جانان صفحه 495

صفحه 495

جایی را نشان دادند و فرمودند: اینجا را برای من قبری بِکَنید! و قبری آماده نمودند که اگر جایی برایشان مقرر نشد، اینجا دفن شوند.

مطلع از سال ارتحال خود

با آغاز آخرین دوران بیماری مرحوم آیت الله موحد ابطحی در چند هفته پایان عمر، ایشان مرتب و به اشکال مختلف تأکید می­کردند که کارهای خود را سامان داده­اند و آماده رفتن هستند.

مرحوم علامه میفرمود: به جدم! من از زمان فوتم و آن سالی که از دنیا میروم اطلاع دارم، و مراجعات به اطباء را بر اساس وظیفهی شرعی ام انجام میدهم. و میدانم کی از دنیا میروم.

در روز یکشنبه 6 بهمن 1392 شمسی، آیت الله موحد ابطحی جهت ادامه درمان به تهران میروند. قبل از بستری شدن در بیمارستان فرمودند که باید با آیت الله مهدوی کنی دیداری داشته باشم.(1)

در این دیدار سفارشات و مذکراتی که لازم بود انجام گرفت، از جمله سفارش به چاپ کتابهای آماده شده در مدرسه الامام المهدی نمودند و در پایان این دیدار به آیت الله مهدوی کنی میگویند: این آخرین دیدار ما خواهد بود!.

حجت الاسلام والمسلمین میرلوحی دام عزه، داماد مکرم مرحوم آیت الله مهدوی کنی(قدس سرّه) در این باره میگویند: چند روز قبل از ارتحالشان به دفتر مرحوم آیت الله مهدوی کنی(قدس سرّه) که بسیار با یکدیگرصمیمی بودند،آمدند و پس از اقامهی نماز ظهر و عصر و  ناهار مطلبی را در حضور آیت الله مهدوی کنی مطرح نمودند و با ارائه مدارکی فرمودند:

می خواهم برای مؤسساتی که در اختیارم بود، هیئت امنا تشکیل دهم.  میخواهم پس از من هیئت امنایی آنرا ادامه و اداره کند.


1- لازم به ذکر است این دو بزرگوار از شصت سال قبل با هم از درس استاد المراجع آیت الله العظمی بروجردی رفاقت داشتند و با دامادی همشیره زاده ایشان حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مصطفی میرلوحی ین رابطه نزدیک تر شد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه