در شعاع جانان صفحه 56

صفحه 56

مادرشان نیز بسیار گریه و بیتابی میکرد، چرا که دوریِ سید محمّد باقر حقیقتاً برایشان تلخ و غم انگیز بود.

مادر که از این موضوع بسیار ناراحت و پریشان بودند، شبی از شب ها در رؤیایی صادقه، به محضر مبارک قطب دایرهی امکان، امام زمان ارواحنافداه نائل میشود که حضرت بقیت الله الاعظم امام زمان ارواحنافداه، از طرف آسمان به سمت امامزاده اسماعیل علیه السلام (1) و از آنجا به خانهی شان وارد میشوند، و خطاب به ایشان میفرمایند:

« اگر من را میخواهید، باید سید محمّد باقر را به قم بفرستید!».

عنایت ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله

مرحوم علامه میفرمود: در همان دورانِ دلتنگیهای مادرم برای هجرت به شهر قم بود که ایشان در عالم رؤیا دیده بودند که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله به خانه آنها آمدند، و در عالم رؤیا به ایشان (مادر ما) فرمودند:

«آقا سید محمّد باقر را به من بسپار، میخواهم به او فقه بیاموزم».(2)

وقتی مادر دعوت امام زمان ارواحنافداه و عنایت ویژهی رسول خاتم به فرزندش را مشاهده میکند، قلبش آرام میگیرد و دوری سید محمّد باقر برایش سهل گشته و از آن پس ناراحتی و گریه را رها میکند. چرا که در اوّلین پله های اعتلای علمی و معنوی فرزندش، مُهرِ تأیید خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء علیهما السلام را به وضوح مشاهده میکرد و در مقابل امر پیامبر و امام زمانش سر تعظیم فرود آورد و رضایت قلبی خود از هجرت مرحوم علامه به شهر مقدس قم را اعلان کرد.

آری! رضایت امام عصر ارواحنافداه در این بود که این سیّد عالیمقام از حوزه علمیهی کهن اصفهان به عش آل محمّد علیهم السلام هجرت نموده و در دامان کریمانهی


1- خانه پدر مرحوم علامه در همسایگی دیوار به دیوار حضرت امامزاده اسماعیل علیه السلام در اصفهان بود.
2- به نقل از حجت الاسلام والمسلمین شیخ زاده دام عزه
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه