مشک فشان: اشعار آیات و علمای حوزه علمیه در مدح و منقبت حضرت فاطمه معصومه علیهم السلام صفحه 22

صفحه 22

1- 1 . کریمه اهل بیت، ص 410.

2- 2 . همان، صص 410 _ 411.

3- 3 . همان، صص 410 - 411.

4- 4 . همان، ص 364.

آیه الله علی صافی گلپایگانی

یکی دختر از نسل پاک پیمبر به قم آمد و قم از او شد منوّر

از این باغ در قم گلی سر برآورد که نزدش چو خارند گلهای دیگر

فراتر جلال و مقامش از آن است که گل گویمش چون زگل هست برتر

از او با طراوت شده جمله گلها از او باصفا گشته و روح پرور

طلب می نمایند از او دست گیری به گاه شداید چه اصغر چه اکبر

مه برج عصمت که از فرط رفعت بود ماه و خورشید او را مسخّر

هوایش ببین در سرِ آفتاب است که نور افکَنَد بر زمین مهر خاور

از این رو شبانگاه هم نور خود را رساند بدرگاه او ماه انور

شمیم فرح زائی از بارگاهش کند عالمی را پر از مشک و عنبر

فرشته برد تا غبار درش را نهد گیسوان را بخاکش مکرر

عجب نیست گر بر در آستانش مَلَک با تواضع نهد روز و شب سر

یکی چشم دل را نما باز و بنگر چرا شهر قم دارد این کرّ و این فرّ

لسان من ار باشدش این طلاقت که از بحر طبعم دهم درّ و گوهر

ندارم توانی که مدحش سرایم که از درک عقل است قدرش فزونتر

از آن مدح او می نمایم به اخلاص که زادی شود بهر من روز محشر

«علی» فاش برگو که ممدوح تو کیست؟ بگویم بُوَد دخت موسی بن جعفر

نهال برومند بستان احمد عزیز دل فاطمه جان حیدر

درِ آستانش به روی همه باز از او فیض گیرد چه کهتر چه مهتر

الا ای عزیز خدا ای که هستی تو معصومه و عصمت حیّ داور

لبان و زبانم به مدح تو گویا منم دوستی بینوا و محقّر

اگر خوبم ار بد گدای شمایم ندارم به غیر از شما یار و یاور

هوای شما چون بود بر سر من نمائید از دوستانم مقرّر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه