ابوطالب علیه السلام اسوه مقاومت و ایمان صفحه 25

صفحه 25

1- 1 . مواهب الواهب / 172؛ بحارالانوار، ج 15، ص 193-198 و کمال الدین و تمام النعمه / 182 - 183.

مشرک، قرار می گیرد، به دلیل اهداف و پیام های بلند و آسمانی اوست، وگرنه محمد صلی الله علیه و آله را همگان دوست می داشتند و به نیکی یاد کرده، به او لقب «امینِ» قریش داده بودند.

به همین دلیل هنگامی که زمینه تا حدودی فراهم شد، پیام آورخدا از سوی خدایش فرمان یافت که: «اینک رسالتش را آشکار سازد»؛ طبیعی بود که جایگزین کردن «خدای واحد» به جای «خدایان متعدد» درمیان مردمی که سخت خودخواه بودند، بسیار دشوار و محتاج پشتوانه ای اجتماعی - سیاسی بود؛ و رسول خدا چنین پشتوانه ای محکم را جز در ابوطالب سراغ نداشت. این جا بود که با راهنمایی عباس بن عبدالمطّلب نزد ابوطالب رفت و نظر او را در این مورد جویا شد. ابوطالب علیه السلام بدون درنگ با گفتار محکم و آهنین خود، پیامبر صلی الله علیه و آله را نه تنها دلگرم و تشویق کرد؛ که آرمان پدرش عبدالمطّلب را نیز بدرقه راه برادرزاده اش کرد و گفت: «اخرج یابن اخی فانّک بالمنیع کعباً...: فرزند برادرم! مأموریتت را به انجام برسان، تو مقامی بس رفیع و حزب وگروهی استوار و پدری بلند مرتبه داری. به خدا سوگند هیچ زبانی به تو آزار نمی رساند، جز این که با زبان های آهنین آزرده شود و دشمنان تو با شمشیرهای تیز و بُرنده از تو دورگردند. به خدا سوگند، عرب مطیع ورام توخواهد شد... همانا پدرم عبدالمطّلب با خواندن همه کتاب های آسمانی می گفت: به حق از صُلب من پیامبری برگزیده خواهد شد، که دوست دارم زمانش را درک کنم و به او ایمان آورم و از فرزندانم هر کس وی را درک کند باید به او بگراید»(1).

بی تردید دادن مشورتی این چنین استوار، از مردی که جز صلابت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه