- مقدمه کنگره 1
- تبیین مکتب کلامی 9
- مقدمه 12
- عقیده مرحوم شیخ صدوق درباره قرآن 43
- حجیت ظواهر قرآن 47
- مقدمه 71
- فصل اول: توحید درالوهیت یا توحید عبادی 72
- اشاره 72
- اهمیت ویژه بحث از توحید عبادی 73
- فصل اول توحید در الوهیت از نظر لغت 80
- توحید الالوهیه یا توحید إلالهیه 81
- عبادت از نظر لغت و اصطلاح 82
- و اما معنی اصطلاحی «عبادت»: 83
- جایگاه بحث «توحید در الوهیت» 88
- مشرکین و توحید در عبادت 93
- دلیل توحید عبادی 97
- شرک از دیدگاه قرآن و حدیث 103
- شرک عرب جاهلی 105
- علل و عوامل گرایش به شرک در عبادت 109
- انواع شرک 109
- ملاک توحید و شرک 113
- سجده برای غیر خداوند 116
- بدترین نوع شرک 120
- اشاره 123
- مقدمه 124
- بررسی واژه خلقت 126
- 1. اهمیت برهان خلقت 129
- آفرینش مجردات 136
- مخلوق نخستین 137
- آفرینش مجردات یا عالم بالا 139
- فرشتگان 140
- سایر مجردات 143
- احکام آفرینش موجودات مجرد 144
- عالم شهادت یا مادیات 146
- ابلیس 146
- خلقت آسمان 148
- هفت آسمان 150
- احکام و اوصاف آسمان 151
- آفرینش زمین 154
- دحوالارض 155
- آفرینش آدم 157
- احکام کلی آفرینش 159
- اشاره 165
- اتهام تجسیم 166
- امّا اتهامات 167
- توحید در اسما و صفات 170
- تفاوت تفسیر و تأویل قرآن 170
- تفاوت تفسیر و تأویل 174
- نمونه هایی از تأویل در بین وهابیان 179
- جری و تطبیق 184
- اتهام تجسیم و پاسخ آن 188
- نقد و بررسی 189
- هشام بن حکم و عقیده به تجسیم 191
- اعتقاد ابن تیمیه، امام و مقتدای وهابیان به تشبیه و تجسیم 195
- آیاتی که مستمسّک قائلان به تشبیه قرار گرفته اند 198
- احادیث تشبیه 200
- و اما مسأله تعطیل 207
- ارزش عقل از دیدگاه شیعه 213
- رؤیت خداوند 219
- دلیل نفی رؤیت 220
- اتهامات 227
- عصمت 227
- ادعاهای اجماع بر عصمت و نفی سهو النبی صلی الله علیه و آله 228
- عقیده مرحوم صدوق و ابن ولید در مسأله عصمت 245
به عنوان غیب قبول دارد، اما غیب از نظر آنان، یعنی محسوسات و مادیات و عالم شهادت. آنان برای خداوند در عین آنکه غیب است، زمان و مکان و صورت و محسوس بودن و حرکت و انتقال از مکانی به مکانی و... قبول دارند و اگر چیزی محسوس نبود، به نظر آنان موجود نیست.(1) چنین چیزی دیگر غیب نیست، بلکه شهادت و مادی و محسوس است. آقای قفاری هستی را مساوی با مادی و محسوس بودن می داند. احتمالاً ایشان چیزهایی از قبیل: محبت، عشق، درد، اضطراب، ترس را قبول ندارد و می گوید وجود خارجی ندارند؛ زیرا محسوس نیستند. و عجیب آن است که آقای قفاری در صفحه 538 هستی را مساوی با محسوس و مادی می داند و در عین حال، بر هشام بن حکم اعتراض دارد؛ در حالی که خود ایشان در اینجا وجود خداوند را دارای صفات و ویژگیهای مادی معرفی کرده است.
خدایی را که آقای قفاری معتقد است، دارای این صفات است:
زمان، مکان، کیفیه، حرکت، انتقال، صفات اجسام، محسوس، جسمانی، صورت، جزء، ترکیب، جوهر یا عرض، یا عقل، یا نفس یا صورت، یا ماده یا جسم است. جهت، کم، وضع، اضافه، فعل، انفعال، رنگ، قابل دیدن، قابل ادراک.(2)
و می گوید: «شیعیان که می گویند: خدا چنین نیست، باید گفت: «سبحان الله عما یصفون».(3)
ما نیز می گوییم: خداوند هیچ کدام از صفات فوق را ندارد و آنچه را آقای قفاری گفته است، «سبحان الله عما یصفون».
یکی از شاهکارهای علمی آقای قفاری آن است که می گوید: «شیعیان که خواسته اند از تشبیه فرار کنند، به تشبیه بدتری گرفتار شدند؛ زیرا خداوند را تشبیه به معدوم کرده اند؛ چون می گویند: خدا جسم نیست، زمان و مکان و کم و کیف ندارد».(4)
1- 1. گویا ابن سینا در ابتدای نمط چهارم اشارات با این افراد سخن می گوید. ر.ک: «الاشارات و التنبیهات» ج 3، ص 4.
2- 2. «اصول مذهب الشیعه الامامیه» ج 2، ص 537.
3- 3. سوره صافات: 37، آیه 180: «سبحان ربک رب الغزه عما یصفون».
4- 4. «اصول مذهب الشیعه الامامیه» ج 2، ص 539.