مجموعه رسائل صفحه 41

صفحه 41

عصبیت جاهلیت، [او [اشتعال یافته، به میرزا خطاب نمود که: ای سلطان! می خواهی در امور دین مسامحه و مداهنه نمایی. و چون میرزا در آن زمان مفلوج شده بود و اعیان و ارکان دولت _ کما ینبغی _ اطاعت او را نمی نمودند، بالضروره آن معامله را برای شیخ الاسلام واگذاشت. و آن معاند متعصب از روح مطهر رسول صلی الله علیه و آله وسلم شرم نداشته، قلم به قتل آن سید مظلوم نمود.

بعد از شهادت آن سید، خویشان او به خدمت سلطان شاه اساعیل رفتند و عرض تظلم خود نمودند و [شاه] ایشان را تسلّی داده، حکم فرمود تا فرمانی به ایشان دادند که: هرگاه ولایت خراسان در تحت تصرف اولیای آن دولت در آید، شیخ الاسلام را ایشان به قصاص خون برادر خود قتل نمایند.

و چون بعد از زمانی سلطان حسین میرزا وفات یافت و شیبک خان والی خراسان شد و پادشاه مذکور توجه به تسخیر آن ولایت نمود و شیبک را به اسفل درک روانه ساخت و به دارالسلطنه هرات نزول اجلال فرمود.

و خویشان آن سید مقتول که همراه اردوی مُعلّی بودند، شیخ الاسلام را گرفته به نزد پادشاه دین پناه آوردند و به موجب آن عهد و زمان سابق او را تسلیم آن جماعت نمودند [و] به خون آن سید مظلوم سنگ سار ساخته در چهارسوی بازار سوختند و خاکستر او را به باد دادند. «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الّذِینَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِین»(1)».(2)

مقام دوم

«در بیان بعض اخبار وارده در فضیلت بلده مذکوره»

از آن جمله صدوق _ علیه الرحمه _ در کتاب «علل الشرایع» روایت نموده از حضرت صادق علیه السلام که آن حضرت هم روایت نموده از آباء طاهرین خود و ایشان از جناب ختمی مآب، که فرمودند:

«در وقت معراج که جبرئیل مرا بالای کتف ایمن خود برداشته و عروج می کرد،


1- 1. سوره انعام، آیه 45.
2- 2. انوارالمشعشعین، ج 1، ص 38.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه