فاطمه معصومه علیهاالسلام و تاریخ و فرهنگ قم صفحه 211

صفحه 211

1- 1 . اشاره به آیه آخر سوره مسد.

2 . آداب السیر و السلوک

مقدمه

(نامه آقا محمّد بیدآبادی به میرزای قمی)

انسانِ گرفتار آمده در عالم طبیعت و دور افتاده از عالم بیکران قدس و ملکوت، هر لحظه نیازمند نغمه روح افزایی است تا مرغ روح را از قفس تن بر عالم جان به پرواز در آورد . به همین سبب ، علمای اخلاق تذکر و نصیحت را برای همه کس، در هر زمان لازم و ضروری دانسته اند.

و گاه اتفاق افتاده که کلمه ای برآمده از جان وارسته ای ، در نفوسِ مستعد چنان کارگر افتاده که چندین کتاب و منبر آن تأثیر را نداشته اند . از بزرگی پرسیدند: چرا این همه در مجالس وعظ و تذکر شرکت می کنی؟ پاسخ داد: هنوز آن کلمه ای که قرار است مرا تکان دهد و حرکتی در من ایجاد کند نیافته ام! به همین جهت بزرگان به دنبال جان های آشنا بودند و از آنان تقاضای موعظه می کردند تا موجب حرکتی در روح و اشتیاقی در بدن برای طاعات باشد، هر چند آن بزرگان خود، آن معانی را به نحو کمال واقف بودند.

مکتوبی که اینجا عرضه می گردد از خامه عارف باللّه ، آقا محمد بید آبادی در پاسخ درخواست فقیه شهیر میرزای قمی که عازم عتبات عالیات بوده ، تراوش نموده ، و چون از دل برآمده بر دل می نشیند ، زیرا میرزای قمی با آن همه مراتب علمی و کمال معنوی که داشته ، می دانسته از چه کسی باید تقاضای موعظه و پند و اندرز نماید .

مخاطب نامه: میرزای قمی (1150 - 1231 ه ق)

میرزا ابوالقاسم بن حسن گیلانی شفتی رشتی ، معروف به میرزای قمی و صاحب قوانین ، ابتدا نزد پدرش درس خوانده و سپس به خوانسار رفته است. وی پس از آن نزد سید حسین خوانساری (جد صاحب روضات) تلمذ نموده است. سپس در کربلا ، نزد وحید بهبهانی درس خوانده و با اخذ گواهی اجتهاد از او به جاپَلَق رفته است. او اندکی بعد در اصفهان و سپس در شیراز اقامت گزید ؛ تا این که به درخواست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه