- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- بخش اول: سیمای شهید هاشمی نژاد 5
- اشاره 5
- فصل اول: آغاز راه 6
- تولد 6
- اشاره 6
- فصل دوم: زندگی علمی 8
- ورود به حوزه علمیه آیت اللّه کوهستانی 8
- اشاره 8
- هجرت به حوزه علمیه قم 10
- هجرت به مشهد 12
- اشاره 14
- 1. مناظره دکتر وپیر 14
- فصل سوم: آثار و نگاشته ها 14
- 4. درسی که حسین به انسان ها آموخت 16
- 3. اصول پنج گانه اعتقادی (2 جلد) 16
- 2. غروب آفتاب در اندلس 16
- 7. قرآن و کتاب های آسمانی 17
- 5. مشکلات مذهبی روز 17
- 6. ضرورت تشکیلات 17
- علاقه و ارادت به اهل بیت 18
- فصل چهارم: ویژگی های اخلاقی 18
- اشاره 18
- یاور محرومان 19
- گذشت و بخشش 19
- خیرخواهی 20
- نظم و ساده زیستی 20
- علاقه به همشهریان 21
- فصل پنجم: مبارزات سیاسی 22
- اشاره 22
- اوضاع اجتماعی ایران پس از سال 1320 22
- نقش شهید در قیام پانزده خرداد 1342 24
- ماجرای مسجد نواب 25
- اعتراض به دستگیری طلاب قم 28
- سخنرانی در مسجد سید اصفهان 28
- شهادت حاج آقا مصطفی خمینی 29
- فعالیت های شهید در سال 1357 30
- فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی 31
- اشاره 31
- الف) مبارزه با منافقان 32
- ب) مبارزه با لیبرال ها 33
- ج) مبارزه با انجمن حجتیه 33
- مسئولیت های پس از انقلاب 34
- نگارش کتاب و مقاله 36
- ایراد سخنرانی های پر شور و حماسی 36
- فصل ششم: فعالیت های فرهنگی و اجتماعی 36
- اشاره 36
- تشکیل کانون بحث و انتقاد دینی 37
- حضور در جبهه های جنگ 39
- اشاره 40
- فصل هفتم: اندیشه های شهید 40
- ضرورت حضور روحانیت در جامعه 40
- نقش زن در جامعه 41
- ضعف ایمان؛ مشکل اصلی بشر 42
- ضرورت ولایت فقیه 43
- بیداری جوانان 43
- آینده انقلاب 45
- امر به معروف و نهی از منکر 45
- فصل هشتم: شهادت؛ معراج عاشقان 47
- فصل نهم: شهید هاشمی نژاد از نگاه شخصیت های انقلاب 50
- بخش دوم: برگزیده ادب فارسی 54
- اشاره 54
- متن های ادبی 55
- در حریم ولایت 57
- اشعار 57
- اشاره 57
- یاد یار 58
- در رثای شهید 59
- آیت حق 60
- بخش سوم: همراه با برنامه سازان 62
- اشاره 62
- اشاره 63
- پیشنهادهای کلی 63
- الف) توجه ویژه به نسل جوان 63
- پیشنهادهای برنامه ای 64
- ب) زهد و ساده زیستی 64
- ج) ارتباط صمیمی با توده های مردم 64
- پرسش های مسابقه ای 65
- پرسش های مردمی 66
- پرسش های کارشناسی 66
- کتاب نامه 68
ص:41
ب) مبارزه با لیبرال ها
ب) مبارزه با لیبرال ها
اندیشه های لیبرالیسم در جامعه آن روز ایران، بیش از هر فکر دیگری خودنمایی می کرد. لیبرال ها با اعتقاد به اصل جدایی دین از سیاست، خود را بزرگ ترین سیاست مدار می دانستند و معتقد بودند روحانیت در سیاست و حکومت نباید دخالتی داشته باشد و تنها باید به امور دینی مردم رسیدگی کند. آنان برای رسیدن به قدرت، به پشتیبانی تبلیغات استعمارگران، «کمیته دفاع از حقوق بشر» را در ایران به راه انداختند. چند نفر از سران آن ها نزد آقای هاشمی نژاد در مشهد رفتند تا او را به پذیرش عضویت در این کمیته فرا خوانند. سید که از اندیشه آنان آگاهی داشت، گفت:
آقایان! دیر به فکر افتاده اید! مردم با یافتن راه خود، فریب نیرنگ های شما را نخواهند خورد و هرگز به شما که اصولاً حرف و خواست مردم را نفهمیدید، اعتماد نخواهند کرد.
ج) مبارزه با انجمن حجتیه
ج) مبارزه با انجمن حجتیه
شهید هاشمی نژاد درباره انجمن حجتیه چنین می گوید:
افراد انجمن را باید از خط انجمن جدا کرد. این افراد سه گروهند:
یک _ آن هایی که در انقلاب هستند و پیرو امام بوده و هستند؛ دو _ افرادی که صادق و خوبند، ولی بینش انقلابی و سیاسی ندارند که می شود با این ها کارکرد و به آن ها بینش داد. خط انجمن، مبارزه با بهایی گری بود. این که با بهاییت مبارزه شود، اشکالی ندارد، ولی آن ها و رهبرانشان چنان خطر بهاییت را بزرگ جلوه می دادند که انگار در این کشور، تنها خطر بهاییت است؛ در حالی که بهاییت شاخه ای است از شاخه های استعمار. چنان که دیدیم وقتی در ایران انقلاب شد و عوامل امپریالیسم سرکوب شدند، بهایی گری هم بی رونق شد؛ سه _ بچه های خوب و صادقی که با آن ها کار می کردند؛ به این افراد گفته می شد که نباید به سیاست کار داشته باشند. به