حیات نیکان 30 : آیت الله محمد محمدی اشتهاردی (ره) صفحه 26

صفحه 26

شیرازی تعلق داشت و در آن، اموری چون برپایی دروس حوزوی،

اسکان طلاب، برگزاری مجالس روضه و جشن های مذهبی، دفتر پاسخ به سؤالات دینی و شرعی و ... پی گرفته می شد.

آقای محمدی در یکی از اتاق های طبقه اول، در نوشتن پاسخ به نامه های شرعی و اعتقادی، که از نقاط دور و نزدیک ایران به آن جا می آمد، مشارکتی فعّال داشت. روزی او در کنار آیت الله مکارم مشغول به کار بود که یکی از مأموران ساواک قم سرزده به آن اتاق آمد و با گستاخی گفت: «به ما گزارش داده اند در این اتاق، اعلامیه هایی بر علیه حکومت پنهان کرده اید؟»

بعد بی آنکه منتظر جواب باشد، مشغول تفتیش اتاق شد. او با جسارت و بی احترامی، همه کتاب ها و اوراق و نامه های مردم را به هم ریخت و به آیت الله مکارم و آقای محمدی اعتنایی نکرد. آن دو هم بی هیچ اعتنایی به او، به کار خود ادامه دادند. مرد ساواکی به خواسته اش نرسید و دوباره حرف های نامربوط زد و این بار هم بی پاسخ ماند. سپس با خشم و عصبانیت از اتاق بیرون رفت.

دیدار با شهید مفتح

یک بار آقای محمدی در سفری تبلیغی، در شهر دماوند با شهید آیت الله محمد مفتح دیدار کرد. آیت الله مفتح رحمه الله با مسرّت و امتنان اظهار کرد که برخی آثار ایشان را خوانده، سپس او را به نوشتن و ادامه این راه تشویق کرد و با عنوان طلبه ای متین، او را ستود و گفت:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه