- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- فصل اول: خاندان، نشو و نما 8
- منظومه منور 8
- اشاره 8
- مرجع بیدار 9
- ستاره های خونین 11
- فصل رویش و شکوفایی 13
- اشاره 15
- فصل دوم: تحصیلات و تلاش های علمی و آموزشی 15
- شوق دانش اندوزی و تحصیلات 15
- هم فکری و تبادل علمی با شهید سید محمدباقر صدر 17
- بر ساحل رودخانه ای خروشان 20
- نمونه های همکاری و هم فکری 21
- حکیم دانشور 25
- آثار و تألیفات 27
- کوشش های فرهنگی، تبلیغی و آموزشی 30
- عالم سیاست مدار 32
- اشاره 32
- فصل سوم: مواضع سیاسی و مبارزه ها 32
- مشتاق انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی رحمه الله 34
- مقاومت ها و مجاهدت ها 36
- تأسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق 39
- جویبار عاطفه در خانه 41
- فصل چهارم: اخلاق فردی و اجتماعی 41
- اشاره 41
- فضیلت های اخلاقی 42
- شهادت 44
- نشانه های حضور تشیع در عراق 48
- فصل پنجم: گزیده ای از سخنان آیت الله حکیم 48
- اشاره 48
- ضرورت وحدت و انسجام قشرهای گوناگون 49
- ویژگی های امام خمینی رحمه الله 51
- افق های روشن 52
- انس مقدس 52
- منابعی برای مطالعه بیشتر 53
- اشاره 55
- فصل ششم: همراه با برنامه سازان 55
- موضوع ها و محورهای برنامه سازی 55
- پرسش های مسابقه ای 56
- پرسش های کارشناسی 57
- کتاب نامه 59
ص:37
فصل سوم: مواضع سیاسی و مبارزه ها
اشاره
فصل سوم: مواضع سیاسی و مبارزه ها
زیر فصل ها
عالم سیاست مدار
مشتاق انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی رحمه الله
مقاومت ها و مجاهدت ها
تأسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق
عالم سیاست مدار
عالم سیاست مدار
آیت الله سید محمدباقر حکیم، در تحلیل ها و بینش های سیاسی و اجتماعی خود، دین و ارزش های اسلامی را مبنای هر حرکت و تغییری در عراق می دانست و بر این اساس، معتقد بود هرگونه تجاوز کافران و عوامل استکبار به این سرزمین اسلامی و دست درازی آنها به ثروت های عمومی، منابع سرشار و میراث فرهنگی و معنوی عراق، ناممکن است. این دیدگاه بر پایه اسلام، تشیع، حوزه های علمیه، مرجعیت دینی و اتحاد امت اسلامی استوار بود. فقاهت قوی او نیز پشتوانه ای استوار در سیاست و تصمیم گیری های راهبردی اش به شمار می آمد. ایشان معتقد بود مردم در فهم و تشخیص اوضاع عمومی جامعه، باید از فقیه جامع الشرایط پیروی کنند؛ فقیهی که بر مسائل مربوط به مصلحت عامه مسلمانان ولایت دارد.
اندیشه پیشرو آیت الله حکیم، در راستای فقه اهل بیت، تحت تأثیر منابع قرآنی و روایی و متکی به سیره معصومین(ع) بود. بر پایه همین اصول نیز نظریه های خود را مطرح می کرد. در الگوی حکومتی مورد نظر ایشان، نقش فقها در اِعمال حاکمیت و ولایت، تعیین موضع سیاسی و اجتماعی بر اساس شرایط زمان و مکان و نیز درک مصالح و مفاسد جامعه بود. راهکار او در