- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- اشاره 8
- فصل اول: خاندان، نشو و نما 8
- منظومه منور 8
- مرجع بیدار 9
- ستاره های خونین 11
- فصل رویش و شکوفایی 13
- اشاره 15
- شوق دانش اندوزی و تحصیلات 15
- فصل دوم: تحصیلات و تلاش های علمی و آموزشی 15
- هم فکری و تبادل علمی با شهید سید محمدباقر صدر 17
- بر ساحل رودخانه ای خروشان 20
- نمونه های همکاری و هم فکری 21
- حکیم دانشور 25
- آثار و تألیفات 27
- کوشش های فرهنگی، تبلیغی و آموزشی 30
- عالم سیاست مدار 32
- فصل سوم: مواضع سیاسی و مبارزه ها 32
- اشاره 32
- مشتاق انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی رحمه الله 34
- مقاومت ها و مجاهدت ها 36
- تأسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق 39
- جویبار عاطفه در خانه 41
- فصل چهارم: اخلاق فردی و اجتماعی 41
- اشاره 41
- فضیلت های اخلاقی 42
- شهادت 44
- اشاره 48
- نشانه های حضور تشیع در عراق 48
- فصل پنجم: گزیده ای از سخنان آیت الله حکیم 48
- ضرورت وحدت و انسجام قشرهای گوناگون 49
- ویژگی های امام خمینی رحمه الله 51
- افق های روشن 52
- انس مقدس 52
- منابعی برای مطالعه بیشتر 53
- فصل ششم: همراه با برنامه سازان 55
- اشاره 55
- موضوع ها و محورهای برنامه سازی 55
- پرسش های مسابقه ای 56
- پرسش های کارشناسی 57
- کتاب نامه 59
ص:47
ایشان را دستگیر کردند، من نشریه [ها] و اطلاعیه ها را در کیسه ای نهادم و با طنابی در چاه آویزان کردم تا وقتی از زندان مرخص شدند در اختیارشان قرار دهم. برای آزادی ایشان به همراه بچه هایم و شهید بنت الهدی صدر بارها ختم قرآن می گرفتیم. وقتی مصمم گردید از عراق بیرون رود، با اینکه مرا آزاد گذاردند که همراهشان بروم یا در عراق باشم، ترجیح دادم در کنار ایشان باشم و با بچه های کوچک، وی را همراهی کردیم. تنها دو دخترم که در عراق ازدواج کرده بودند، در عراق اقامت گزیدند. ما چهار ماه در سوریه ماندیم، سپس به ایران آمدیم که حدود 23 سال طول کشید.(1)
فضیلت های اخلاقی
فضیلت های اخلاقی
شهید حکیم شخصیت والایی داشت و در دین داری، ارتباط با خدا، اخلاق، خدمت به مردم، گشاده رویی و سعه صدر در اوج بود. بسیار مهربان و آرام و مأنوس با قرآن بود. هرگز به کسی خشم نمی گرفت و در رعایت احکام و دستورهای اسلامی بسیار دقیق بود. تأکید می کرد که برای خدا کار کنید تا زیان نکنید. می گفت اصل، ارتباط با خداست، نه تکان دادن لب ها و اکتفا کردن به لفظ به عنوان دعا. علاقه داشت نماز خود را در تاریکی بخواند. هنگام خواندن دعا چنان اشک از چشمانش جاری می شد که اهل خانه و اطرافیان اتاق را ترک می کردند تا خلوت او را بر هم نزنند. هر کس رنگ خدایی داشت، نزد او عزیز بود. میزان علاقه اش به افراد بر اساس میزان دین داری و ایمان آنان بود.(2)
حسن سلوک و سجایای اخلاقی ایشان، بر افرادی که وی را می شناختند پوشیده نیست. کسانی که حتی ارتباطی محدود با آن شهید داشتند، همواره
1- نشریه پرتو، 25/6/1383، ش 246.
2- نک: نامه جامعه، صص 47 _ 49.