- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- فصل اول: زندگی نامه 6
- پدر و مادر 6
- اشاره 6
- تولد و آموزش های مقدماتی 7
- در حوزه علمیه همدان 8
- هجرت به قم 10
- ازدواج 11
- فصل دوم: فعالیت های علمی، آموزشی و فرهنگی 14
- اشاره 14
- تدریس در حوزه علمیه قم 14
- در دبیرستان های قم 16
- کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان 17
- مجمع علمی اسلام شناسی 19
- پژوهش های بنیادی 24
- همکاری با مطبوعات دینی 25
- آثار و تألیفات 26
- استاد دانشکده الهیات 28
- اهتمام به وحدت حوزه و دانشگاه 31
- اشاره 35
- فصل سوم: کارنامه سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی 35
- مرید و مراد 35
- حضور فعال در نهضت امام خمینی رحمه الله 38
- نظر رئیس امنیت داخلی ساواک: 39
- افشاگری در خرم آباد 40
- گزارش بازجویی، مشخصات متهم: 40
- خروش انقلابی در آبادان 41
- کوشش های تبلیغی در همدان 45
- سفر به ساوه 46
- سخنرانی در قائم شهر 47
- زیارت بارگاه قدس رضوی 48
- آتش فشانی در کرمانشاه 48
- روشنگری در مسجد جامع کرمان 50
- گوهرافشانی در کاشان 53
- اقامت اجباری در تهران 54
- دانشوری در دماوند 55
- جوانه هایی در مسجد جاوید 56
- مسجد قبا، کانون نیروهای انقلابی 58
- توجه به مسائل لبنان و فلسطین 59
- شکل دهی و سازمان دهی مبارزات مردم 60
- در تدارک کمیته استقبال از امام خمینی 61
- پس از پیروزی انقلاب اسلامی 63
- فصل چهارم: ویژگی های شخصیتی 66
- اشاره 66
- چشمه عطوفت و صداقت در خانه 66
- جامع فضل و فضیلت 70
- خشم مقدس 72
- سلوک معنوی 75
- ساده زیستی و قناعت 77
- دل سوزی برای اصلاح جامعه 79
- تواضع و متانت 81
- شهادت 84
- صلابت و معنویت اسلام 89
- فصل پنجم: گزیده ای از دیدگاه ها و سخنان 89
- اشاره 89
- کمالات ملکوتی حضرت علی(ع) 90
- تفکیک ناپذیری رهبری معنوی و سیاسی ائمه 90
- امیر مؤمنان پایه گذار حکمت و معرفت 91
- دعا و نیایش 92
- امت مسلمان، ایمان و اتحاد 93
- زیارت 93
- مسلمانان و نهضت علمی و فرهنگی 94
- علل انحطاط مسلمانان 95
- خرافات، آفت عقیده و عقل 96
- روز قدس 97
- دفاع از فلسطین و لبنان 97
- توطئه استکبار و صهیونیسم 98
- رهبری امام خمینی 98
- نقش علما در جامعه اسلامی 99
- ولایت فقیه 99
- تفکیک ناپذیری دین و علم 100
- آزادی یا توطئه 101
- منابعی برای تحقیق بیشتر 102
- فصل ششم: با برنامه سازان 104
- اشاره 104
- موضوع های برنامه سازی 105
- پرسش های مسابقه ای 107
- پرسش های کارشناسی 108
- کتاب نامه 110
- الف) کتاب ها 110
- ب) نشریه 113
- ج) سخنرانی 114
- د) گفت وگوها 114
- ه_) برنامه های تلویزیونی 115
ص:44
راستین گام نهادند و از معارف تشیع بهر ه مند شدند. در سال 1341، آیت الله روح الله کمالوند رحمه الله، از دوستان امام خمینی رحمه الله، برای خرم آباد یک سخنران خواست. آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی که مسئول پی گیری این درخواست بود، آیت الله مفتح را دعوت کرد. آیت الله مفتح در منبرهای پربار و افشاگرانه خود در خرم آباد که مرکز مهمی برای رژیم پهلوی بود، از مفاسدی که جامعه و به ویژه نسل جوان را تهدید می کرد و نیز از فعالیت های ضداخلاقی کارگزاران ستم به شدت انتقاد کرد. عده ای از افراد ارتشی که در این جلسه ها حضور داشتند، چنین مطالبی را برنتابیدند و درصدد آزار ایشان برآمدند، ولی مرحوم کمالوند با نفوذ و اقتداری که در منطقه داشت، از این اقدام ها و عملی شدن تهدیدهای آنها جلوگیری کرد.(1)
همین فعالیت های تبلیغی و افشاگری های سیاسی و مقاومت دلیرانه دکتر مفتح، منبرهای وی را برای مردم جذاب کرده بود. مرحوم کمالوند نیز از آن پس هرگاه به قم می آمد، با شهید مفتح ارتباط نزدیکی برقرار می کرد.
خروش انقلابی در آبادان
خروش انقلابی در آبادان
در آستانه محرم سال 1383 ه_ . ق/ خرداد 1342، امام خمینی رحمه الله با تحریم هرگونه تقیه، سخنوران و مبلغان را مکلف ساخت در منبرها و مجلس های عزاداری، با نظام عنکبوتی استبداد، آشکارا مخالفت کنند. در آن زمان که زبان های حق گو را می بریدند، قلم ها را می شکستند و نفس ها را در سینه ها حبس می کردند و کمتر کسی شهامت بیان واقعیت ها را داشت، شهید مفتح به مدت دو ماه (محرم و صفر) در مناطق گوناگون استان خوزستان، به افشاگری و مبارزه کلامی با رژیم سفاک پهلوی پرداخت.
1- نک: گفت وگو با سید حسن طاهری خرم آبادی، شاهد یاران، ص 30.