ص:39
_ نه آقا، من خدمت امام حسین علیه السلام هستم تا روز چهاردهم محرم. بعد به نجف می آیم.
_ نجف آمدید، به ما هم سری بزنید تا همدیگر را بیشتر ببینیم.
_ حتماً آقا، حتماً به دیدار شما می آیم. خدمت آقایان علمای دیگر هم می رسم. می خواهم با نحوه تدریس در حوزه نجف آشنا شوم.
آیت الله ملک حسینی در مدت کم اقامت در نجف، هر روز به حضور امام خمینی می رسید و در درس آیت الله خویی، آیت الله شاهرودی و آیت الله حکیم حاضر می شد و پس از مدتی با کوله باری از خاطرات به یادماندنی به شیراز بازگشت.
ادامه مبارزات
ادامه مبارزات
_ این دفعه هفدهم است که مزاحم من می شوید. هر روز بهانه ای. یک روز ساواک، یک روز شهربانی.
_ ناراحت نباش آقای ملک حسینی. این بار همین جا می مانی تا زحمت ما و خودت را کم کنی.
_ به چه جرمی؟ چه خلافی از من سر زده؟ یک قشون سرباز آوردید منزل بنده را زیر و رو کردند. ناپلئون بناپارت را می خواستید دستگیر کنید؟
_ خیلی هم بی گناه نیستی سید. هر روز اعلامیه، هر روز تظاهرات بر ضد شاه، بر ضد وطن. جرمت کم نیست. نمی دانم شانزده بار قبلی چطور آزاد می شدی، اما این بار پرونده ات سنگینه. به قول جناب پیرنیا: