حیات نیکان 19: آیت الله جعفر سبحانی صفحه 12

صفحه 12

ص:17

_ جعفرجان! این پتو را برای شما اینجا پهن کرده ام. چرا باز روی زمین نشسته ای و مطالعه می کنی؟

جعفر استکان خالی را زمین گذاشت، دست مادرش را بوسید و جواب داد: قربان دستت مادر. اما من اگر جای گرم و نرمی داشته باشم، خواب سراغم می آید. بهتر است زیر پایم، سرد و سخت باشد!

با چنین عزم راسخی، آقای سبحانی روز و شب را به هم پیوند زد، چنان که نتیجه زحمت ها و رنج های بی شمارش در مدرسه علمیه طالبیه، دو یادگار ارزشمند بود که در اوایل جوانی، یعنی حدود هفده سالگی به رشته تحریر در آورد:

کتاب معیارالفکر در منطق، مهذّب البلاغه در علم معانی، بیان و بدیع. هر دو کتاب با وجود جوانیِ نویسنده آن، به زبان عربی شیوا نگاشته شده بودند که سبب حیرت استادان و دوستان وی شد و مزد تلاش بی وقفه این طلبه جوان آن بود که به عنوان یکی از جوان ترین نویسندگان حوزه شناخته شد.

دریای نور

تبریز، روزهای پرهیاهویی را سپری می کرد. ظهور حزب دموکرات به رهبری پیشه وری و غلام یحیی و تشکیل حکومت وابسته به شوروی، عرصه را برای تحصیل علوم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه