ماه در فرات: نگرشی تحلیلی به زندگانی حضرت عباس علیه السلام صفحه 7

صفحه 7

ص:19

گفت: «مژده! مژده!» علی علیه السلام سخن خود را با اصحاب قطع کرد و فرمود: «خیر باشد قنبر!» عرقِ پیشانی خود را با گوشه آستینش پاک کرد و عرض کرد: «مولای من! هم اکنون از خانه شما می آیم. خدا به شما فرزندی عنایت فرموده است؛ آمدم که هم بشارت دهم و هم اسم و کنیه اش را بپرسم».

برق شادی در چشمان اهورایی ابرمرد تاریخ جهید و با تبسم فرمود: «این نوزاد جایگاه بلندی بر آستانه ربوبی دارد و نام ها و کنیه و لقبش نیز بسیار است. اینک به منزل می آیم و نام او را انتخاب خواهم کرد».

برخاست. با گام هایی پر صلابت و دلی سرشار از احساس، به سوی خانه قدم برداشت. درِ خانه باز شد و زینب علیهاالسلام به استقبال آمد و عرض کرد: «پدر! خداوند به ما فرزندی عنایت فرموده است». علی علیه السلام داخل شد و زینب علیهاالسلام، قنداقه کودک را به دست علی علیه السلام داد. اشک شوق از بام نگاه علی بر چهره نوزاد لغزید و او را در آغوش فشرد. سپس سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را اجرا کرد و در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و لحظاتی بر چهره نوزاد خویش، خیره ماند.

آن روز، چهارم شعبان سال بیست و ششم هجری(1) بود.


1- بحارالانوار، محمدباقرمجلسی، ج42، ص 75؛ و الوقایع والحوادث، باقرملبوبی، ج3، ص30.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه