شمشیر سرخ، ایده سبز: بررسی شخصیت و انقلاب خونین مختار ثقفی صفحه 128

صفحه 128

ص:130

العابدین علیه السلام اعتقاد داشتند و آن حضرت را مستحق خلافت می دانستند و مصمم بودند تا انتقام خون شهدای کربلا را بگیرند، امّا ابن زبیر پس از آن که قدرت یافت بر خلاف شعارهای خود که مردم را به خون خواهی امام حسین علیه السلام دعوت می کرد تغییر جهت داد و درصدد استحکام خلافت خود برآمد.

عهد شکنی ابن زبیر باعث شد تا مختار از وی ناامید شود و به فکر بازگشت به عراق افتد و از کسانی که از عراق می آمدند احوال آن جا را بپرسد. لذا او از اوضاع عراق کاملاً آگاه بود و می دانست که شیعیان عراق برای خون خواهی امام حسین علیه السلام آماده اند و جز عده کمی حاضر به بیعت با ابن زبیر نشده اند. از این رو مختار تصمیم گرفت به عراق بازگردد و هنگامی که وضعیت را برای رفتن خود مساعد دید گفت: «من ابو اسحاق هستم، به خدا قسم من به آنان تعلق دارم و باید ایشان را در راه حق جمع و متفق بکنم و به کمک آنان کاروان باطل را در هم بریزم و با نیروی آنان همه دشمنان ستمگر را به هلاکت برسانم.»(1)

مختار و محمّد حنفیّه

مختار و محمّد حنفیّه

مختار قبل از حرکت به سوی عراق به ملاقات محمد حنفیه، فرزند علی بن ابی طالب علیه السلام ، رفت و با او درباره رفتن به عراق و برنامه آینده خود سخن گفت.

رفتن مختار نزد محمد حنفیّه و مشورت او با ایشان باعث شده تا سؤالات و شبهاتی در نزد کسانی که شناخت درست و کافی درباره قیام


1- مختار ثقفی، ص 90 به نقل از کامل ابن اثیر، ج 4، ص 72؛ سیدمحسن الامین العاملی، اصدق الاخبار، ص34 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه