حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 110

صفحه 110

همدیگر جدا می شوند. مرحوم آقا سید محمد رضوی می گوید هنوز دو قدم رد نشده بودم با خود خیال کردم که در این وقت شب این سیّد کی بود و مرا از کجا می شناخت و در این تاریکی من چطور رنگ کفش او را تشخیص دادم؟! شاید مراد و مقصود من بوده است. چون برگشتم دم سه راه به هر طرف که نگاه کردم احدی را ندیدم و فی الجمله یقین کردم که همان آقا و مولای ما حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف بوده اند.(1)

حکایت میرزا حسین کشیکچی

عالم ربّانی و محدث خیبر آیهاللّه شیخ علی اکبر نهاوندی در کتاب «عبقری الحسان» این حکایت را نقل نموده که عیناً آورده می شود:(2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه