حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 126

صفحه 126

1- 155. درچه ای)موسوی(: ستاره ای از شرق، صص 848 - 847.

علّامه اش آقا میر سید علی نجف آبادی می فرمود:

«استاد عنایت خاص به من داشتند و بارها مرا تشویق و تحسین می کردند. آن مرحوم مکرراً به من اظهار لطف کرده و می فرمود: تو باید اسم جدت آقا میر سید حسن بزرگ را زنده کنی! و نگران بودند که چرا من از همان ابتدای دوران تحصیل و تدریسم، به منبر می رفتم و اینکه مبادا یک منبری صرف شوم و از درس و بحث باز بمانم. من هم روزی به ایشان گفتم: پس چرا خودتان اهل منبر شدید؟ ایشان در پاسخ فرمودند: منبری شدن من قضیه مفصلی دارد و من بر اساس نذری که کرده ام، منبری شدم و آن گاه جریان را به تفصیل بیان فرمودند که خلاصه آن این است که ایشان در جریان مسائل سیاسی در زمان رضاخان مستبد، به زندان می افتند و حتی حکم اعدامشان هم صادر می شود، تا این که یک ساعت مانده به اجرای حکم، با خواندن دو رکعت نماز و توجه به اهل بیت علیهم السلام و بویژه توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ناگهان به طور معجزه آسایی توسط یک درشکه با یک مأمور، خلاصی پیدا می کنند و برای شکرگذاری از الطاف الهی در رهایی از مرگ حتمی بواسطه توجهات

حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام نذر می کنند که تا آخر عمر شریف خود، منبر و روضه خوانی را ترک نکنند».(1)

نجات در پرتو عبادت

جناب حاج شیخ نعمت اللّه صالحی حاجی آبادی به نقل از استاد حاج شیخ احمد رحیمی نقل کرده است که: آیت اللّه سید علی نجف آبادی که یکی از علماء بزرگ نجف آباد و از مراجع و هم دورهای های مرحوم آیت اللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی است پیاده برای تبلیغ و ارشاد و نماز جماعت به روستاهای اطراف

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه