حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 145

صفحه 145

1- 170. واعظ جلیل و خطیب فاضل، محدث خبیر و ادیب شاعر خطاط، و از محبّان و شیعیان واقعی اهل بیت عصمت و طهارت و دارای ملکات نفسانی بسیار ارزشمند بود. در جود و سخاوت و انفاق و دستگیری از مستمندان و صله ارحام و تفقّد از حال آنان کم نظیر و نمونه بود. توکلی عجیب به پروردگار عالم داشت و افتخار خدمت به آستان مقدس حسینی سلام اللّه علیه را بزرگ ترین افتخار برای خود می دانست. مرحوم سید مصلح الدین مهدوی می نویسد: »من خود شاهد بودم که سیدی فقیر در پای منبر ایشان نشست و روضه خواند. مرحوم حسام از منبر پایین آمد و در پهلویش نشست و از او تفقد و دلجویی نمود و مردم را به کمک کردن و اعانت او تشویق نموده و گفت: آقا! من از حضرت زهرا سلام اللّه علیها شرم دارم که بالای منبر نشسته باشم و اولادش پایین تر از من نشسته باشد، وی پس از عمری خدمت به خلق و تلاش در راه ارشاد و هدایت آنان در 13 ربیع الاول 1381ق. فوت و پیکرش را در صحن تکیه سیدالعراقین به خاک سپردند.)قاسمی: شرح مجموعه گل، ص259).

انجام منبرهایی که در سطح شهر داشتم برای حضور در آن جلسه و ذکر مصیبت، سواره عازم محل شدم. از اول بازارچه مزبور چند نفر که ظاهراً از آن مجلس برمی گشتند وقتی مرا دیدند گفتند: جناب آقای حسام! تشریف نبرید، مستعمین وقتی از آمدن شما مأیوس شدند متفرق گردیدند و اکنون کسی در جلسه نیست.

من هر قدر جلوتر رفتم این هشدارها را از عده ای دیگر شنیدم و ناچار به منزل خود برگشتم و در بستر خود به استراحت پرداختم. در آن حال به خواب رفتم و در خواب حضرت صدیقه کبری سلام اللّه علیها را دیدم که با لحنی توأم با گلایه و ملامت به من خطاب فرمودند که چرا امشب در خانه آن سید ذکر مصیب نکردی؟ گفتم: بی بی جان! مستمعی نبود. فرمودند: من که بودم؟

من خجلت زده از خواب پریدم، ولی خوشحال بودم که آن جلسه بی ریا و ذکر مصیبت من مورد توجه خاص حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها قرار گرفته است.(1)

عنایت امام حسین علیه السلام

جناب حجهالاسلام والمسلمین سید مرتضی هاشمی فرزند عالم ربّانی آقاسید علی اکبر هاشمی به نقل از سید موثق معتمد آقای حاج سید محسن میرزمانی می گوید: مرحوم آقا سید علی اکبر شبی ساعت دو یا سه بعد از نیمه شب درب منزل ما آمدند و امر فرمودند که با ایشان بیرون بروم. من لباس پوشیدم و به اتفاق ایشان تا دروازه دولت [ میدان امام حسین علیه السلام )] قدری قدم زدیم. از ایشان سؤال کردم جایی تشریف می برید تا ماشین بیاورم؟ فرمودند: می خواهم به منزل

آقای حسام الواعظین بروم،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه