حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 213

صفحه 213

دعوت او را بپذیرد، ولی اصرار مکرر پیرمرد سبب شد که بالاخره ایشان آن دعوت را بپذیرد، وقتی دوستان ایشان متوجّه شدند که وی قصد رفتن به آن منطقه ناامن را دارد، به مخالفت پرداختند. او در جواب چنین فرمود: من از این پیرمرد خجالت می کشم که چند بار از ما دعوت کرده، ولی ما نپذیرفتیم، پس باید به خواسته اش جواب مثبت دهیم. آنگاه در روز مقرّر، با آرامش کامل به آنجا رفت و در میهمانی آن پیرمرد که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، شرکت فرمود.

فعالیت های سیاسی

خانم بتول مصطفوی فرمود: شبی قبل از اذان صبح، ساواک به منزل شهید اشرفی اصفهانی هجوم آورد، او بدون کوچکترین ترسی درب را باز کرد، تا ساواکی ها وارد خانه اش شوند، ولی آنان بلافاصله تصمیم می گیرند به اتاقها بروند. او با اعتراض شدید چنین می گوید: در اتاق زنان نامحرم هستند، نباید به آنجا بروید، ولی ساواکی ها اعتنایی نکرده، پس به تفتیش اتاق به اتاق خانه می پردازند. شهید اشرفی اصفهانی نیز بدون کوچکترین ترسی لباس هایش را پوشیده و با آرامی می گوید: من جلوتر می روم، شما چهار نفر ساواکی پشت سر من بیایید پس از دستگیری، ایشان را به زندان کمیته ضد خرابکاری تهران می برند و او را چند روزی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه