حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 283

صفحه 283

«امروز راست گفتی از منزل به قصد دیدن ما آمدی».(1)

نوید قبولی حج

آیت اللّه حاج آقا رحیم ارباب اهل معنی بود. به مکه مشرف شده بودم پس از آن که عمره را به جا آوردم در طواف عمره دچار شبهه و اشکال شدم به گونه ای که دوباره رفتم میقات و مُحرِم شدم و اعمال را انجام دادم.

با این حال همیشه در فکر بودم که آیا اعمال من قبول شده یا نه؟

روز برگشت هم وقتی برای وداع رفتم یک مرتبه این گفته پدرم به یادم آمد که می گفت:

«من روزی که خواستم از مکه بیایم دانستم که این سفر آخر من است و برای همیشه با کعبه خداحافظی کردم».

همان جا گفتم: خدایا دلم می خواهد یک سفر دیگر به مکه مشرف شوم.

از مکه برگشتم. تابستان بود و در اصفهان به سر می بردم و درس مرحوم ارباب شرکت می جستم. هفتم یا هشتم محرم بود که در محضر ایشان بودم بدون مقدمه گفت: «آقای کلباسی! حج شما قبول شد. سال آینده هم مشرف خواهید شد. ان شاء اللّه».

من به خاطر همان دیرباوری که دارم ابتدا سخن ایشان را بر همان تعارفات معمول حمل کردم ولی وقتی سال بعد بدون آن که انتظارش را داشته باشم به مکه مشرف شدم: از این روی به غیرعادی بودن سخن ایشان اطمینان پیدا کردم.(2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه