حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 318

صفحه 318

1- 329. عالم فاضل جامع، زاهد متقی، از مخصوصین شاگردان آخوند کاشی و از مدرسین حوزه علمیه اصفهان بود. سالها در مدرسه عربها ساکن، و جمعی زیاد از طلاب در خدمت او مستفیض می شدند.در 29 ربیع الاولی 1382ه .ق. فوت و در تکیه حاج آقا باقر دردشتی)خلیلیان( مدفون گردید)مهدوی :دارالعلم شرق، مخطوط، ص183).

است معروف به مسجد خرابه و در واقع همان خرابه ای است که اسرای اهل بیت عصمت در آنجا اقامت داشتند در آنجا بنای مسجد نموده اند و در کنار مسجد قبری است معروف به قبر رقیه خاتون سلام اللّه علیها که مزار و مورد توجه عموم است و ضریحی هم بر آن قبر است و ممرّ آبی است که رو به مسجد می رود. در آن موقع، قبر و ضریح نشست کرده بود. ضریح را برای تعمیر از روی قبر برداشتند. قبر هم خراب شده بود و آب به آن سرایت کرده بود. چون برای اصلاح قبر اقدام نمودند، ناگاه بدنی در کفن پیچیده نمایان شد. خبر به حضرت آیت اللّه الاعظم و الامام الاکرام للشیعه(آقای سید محسن امین دام ظّله) دادند آن جناب با ازدحام و جمعیت زیاد بیرون از ح متعارف به سر قبر آمدند و من به زحمت زیاد همراه آیت اللّه سر قبر نشستم خاکها را برای تعمیر عقب ریختند ناگاه صدای ضجّه و گریه عجیبی و شوری مانند یوم النشور بلند شد و مردم از خود بیخود شدند دیدم بدن طفلی را در پارچه سیاهی کفن کردند و در دامن آیت اللّه گذاردند و آن جناب آن بدن را به دو دست نگاه داشتند و بی اختیار همراه با مردم گریه می کردند و اشک می ریختند تا قبر تعمیر شد و آن جناب آن بدن را در قبر خوابانید و سر قبر را پوشانیدند با گذشتن هزار و سیصد سال از دفن این بانو، نه بدن را تغییری حاصل و نه در کفن، آثار اندراس بود حال آنکه مقتضای طبیعت و عادت آن بود که کفن مانند گرد هوا از هم پراکنده شود و اثری هم از بدن نباشد و فرمود: خدا می داند چه عزاداری و گریه و زاری و غوغایی روی داد.(1)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه