حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان) صفحه 39

صفحه 39

1- 59. همان: مخطوط.

نشسته اند و صف آنها را منظم می کنند هر چه کردم ایشان راضی کنم که امامت کنند قبول نکردند و دو نماز را به من اقتدا نمودند راستی مجسمه تواضع و فروتنی بودند.(1)

دفن در غریب ترین مکان تخت فولاد

روزی عالم ربّانی آقا سید علی اکبر هاشمی به اتفاق آقای حاج سید محسن میرزمانی به تخت فولاد جهت زیارت اموات می روند و در برابر تکیه بابا رکن الدین محلی که فقرا را در آنجا دفن می کردند معروف بوده به تکیه شهرداری و قبلاً حاج محسن میرزمانی قطعه زمینی آنجا خریداری کرده بوده است آقا سیّد علی اکبر می فرمایند مرا اینجا دفن کنید.(2)

تقسیم پول

مرحوم آیت اللّه حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی یکی از عباد و زهاد بود که غالباً زمستان ها روزه بود و ما به روزه بودن او پی برده بودیم. ایشان در گوشه ای از مدرسه جده بزرگ، نزدیک چاه، حجره داشت و درس لمعه و دروس دیگر را تدریس می کرد. از وجوهاتی که به دستش می رسید نیز استفاده نمی کرد و از همان پولی که بابت منبر رفتن دریافت می کرد و هم چنین کارهایی که در خانه عیالش انجام می داد، ارتزاق می کرد بچه هایش را نیز به کار کردن وادار کرده بود مدتی نیز در نجف بود و در آن جا ریاضت می کشید و در زهد و عبادت، عدل و برابر حاج میرزا علی آقا شیرازی بود. من در اصفهان نزد ایشان لمعه می خواندم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه