- اشاره 13
- اهداف داستانهای قرآنی 14
- جدایی تفسیر از داستان 25
- نقشی که قَصّاصان در نشر اسرائیلیات ایفا کردند 30
- ظهور قَصّاصان رسمی 33
- تدوین حدیث تا چه حدّ آن را از اسرائیلیات رهایی داد 44
- 1 - اصحاب کهف در منابع یهودی 52
- 2 - اصحاب کهف یا خفتگان هفتگانه در منابع مسیحی 53
- 3 - داستان اصحاب کهف در منابع اسلامی 61
- 4 - موضع مفسّران و مورّخان مسلمان نسبت به داستان اصحاب کهف 68
- اشاره 81
- اوّل - اشخاص 88
- دوم - زمان 89
- سوم - مکان 92
- چهارم - حوادث 93
- نتایج این تحلیل 102
- اشاره 125
- ارتباط اصحاب کهف با یهود 126
- طایفه های یهودی 129
- طایفه آسینیین 129
- داستان پیدا شدن طومارهای بحرالمیّت 139
- سرگذشت طایفه قمران 147
- اهمیّت اسناد قمران 154
- برخی نتایج که از بررسیهای اسناد قمران به دست آمده است 162
- اشاره 162
- اوّل - بشارت تورات قمران به ظهور محمّد(ص) پیامبر اسلام 163
- دوم - نخستین کنیسه یهود، نظامات وآرای طایفه قمران را اقتباس کرد 165
- سوم - اقتباس وظایف (معلّم) و نسبت دادن آنها به مسیح علیه السلام از سوی کنیسه 167
- طایفه نصارا یا نذریّون 170
- رابطه میان ابیونیّین و دو طایفه آسینها ونصارا 183
- اشاره 193
- موقعیّت کهف (غار) 199
- رقیم 207
- دو دستگی درباره اصحاب کهف 220
- عدد اصحاب کهف 240
- حکمت برانگیختن جوانان در کهف 247
- الف - کتب 275
- اوّل : منابع عربی 275
- ج - مجلاّت 276
- دوم - منابع لاتین 276
- ب - دائره المعارف 276
اکرم صلی الله علیه و آله به شمار می رود و یا در شرایط و قیود به متون فقه شبیه تر است وامثال اینها(1).
از این رو ما بیشتر کتابهای قدیمی تفسیر را پر از اسرائیلیات به ویژه در مورد قصص قرآن می یابیم تا آن جا که این اسرائیلیات به صورت جزیی از تفسیر درآمده است. فی المثل می بینیم طبری(2) در آنچه مربوط به داستانهای اسرائیلیات می شود به منابع یهودی الاصل مانند کعب الأحبار و وهب بن منبه استناد می کند، او در تفسیر خود بیشتر از هر
کتاب تفسیر دیگر از نصوص اسرائیلی و افسانه های نصرانیّت که طبری آنها را به وهب بن منبه ارجاع می دهد، کمک گرفته است. کتب دیگر تفسیر نیز از حیث رجوع به وهب بن منبه و کعب الأحبار که از بزرگترین منابع قصص انبیا وافسانه های گذشتگان به شمار
می آیند، خیلی کمتر از حدّ طبری نیستند. همان قصّه ها و افسانه هایی که جمعی از مفسّران همواره تفاسیر خود را نسبت به برخی از آیات و سوره ها براساس آنها قرار می دهند، و کتب تفسیر هنوز هم کم و بیش از آنها پر است، این تفاوت مربوط به میزان کنجکاوی و اشراف علمی است که در هر مفسّری بیش و کم وجود دارد. علاوه بر این، بستگی به نگرش عمیق و اهتمام و احتیاط مفسّر دارد که بتواند از میان آنچه می بیند اسرائیلیات را تشخیص دهد و از آنها پرهیز کند. بی شکّ ابن قتیبه و نووی(3) و زمخشری(4)
در رأس دسته اخیر قرار دارند، چه اینان به هیچ روی از کعب الأحبار روایت نکرده اند.
در حالی که ابن جریر کمی از روایات کعب الأحبار را ذکر کرده و ثعلبی(5)
1- فجر الإسلام، احمد امین، ص 218.
2- محمد بن جریر مکنا به ابوجعفر فقیه و دانشمند و مورخ ایرانی حدود سال 226 ه . متولد و به سال 310 ه . ق در گذشته است، کتابهای معروف او تاریخ طبری، تفسیر کبیر مشهور به تفسیر طبری است که بعدها به امر منصور بن نوح سامانی به پارسی ترجمه شده است؛ فرهنگ معین - م.
3- یحیی بن شرف نووی در سال 676هجری در نوی حوران متولد شده و در همان جا درگذشته است. او از حافظان و محدثان به شمار می رود. از او تألیفات بسیاری به جا مانده از جمله الاربعون النوویه که در حدیث است؛ المنجد فیاللغات والاعلام - م.
4- ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری متولّد سال 538هجری در زمخشر، از ائمه لغت و نحو و بیان و تفسیر به شمار است، چون مجاورت خانه خدا را اختیار کرده بود، او را جاراللّه نامیده اند، بر مذهب اعتزال بوده و دارای تألیفات بسیاری است از جمله آنهاست الکشاف عن حقائق التزیل در تفسیر، والمفصل فی النحو - م.
5- ابو اسحاق احمد بن محمّد متولّد 427 هجری از مردم نیشابور است. وی در علم تفسیر یگانه زمان خود بوده و کتاب الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، از اوست - م.