مهتاب اهل بیت علیها السلام: سیری در زندگی کریمه اهل بیت، حضرت معصومه علیها السلام صفحه 129

صفحه 129

فصل دوم: ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام

پلک معصوم «معصومه»

-1

خورشید که پلک هایش را وامی کند، گنبد طلایی کوچکت لبخند می زند روز را؛ تا عطر آمدنت صبحمان را از بودن پر کند؛ چونان صبحی که با عطر لبخندت زندگی را از عشقی همیشه لبریز کرد.

روزی که پلک های کوچکت، معصومانه به تماشا وا شد و وقتی دهان گشودی عطر پیامبرانگی فضای اتاق را پر کرد و با بوی صلوات فرشتگان آمیخت تا جهنم دنیا را با لبخندهای کودکانه اش، ابراهیم وار گلستان کند و شانه های کودکانه اش را هم شانه بزرگانش، شریک غم غربتشان کند.

پرنده غریبی که قفس بزرگ دنیا برایش کوچک بود.

پرنده ای که پنجره های غمگین، دلتنگ پروازش، پشت به آسمان ابری، سرشار از بغضی مه آلود، آزادی را به انتظار بال کشیدنش نشسته بودند. همیشه کلید تمام قفل ها در دستش رهایی را آزاد می کرد، با لبخندی از جنس شب بوها و دامنی از میخک، عطر گل های محمدی را به بی کرانگی کبوتران می داد تا آفتاب را بر شانه های بلندترین کوه ها پرواز دهد و روز را بر دامن دریاها بریزد و مهربانی با درختان سرسبز جنگل قد بکشد و پرواز


1- . عباس محمدی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه