- مقدمه استاد انصاری بویراحمدی 1
- اشاره 9
- موقعیت جغرافیایی منطقه ماوراءالنهر و خوارزم 9
- پی آمد حمله مغولان 32
- اشاره 38
- مراحل زندگی خواجه نصیر 41
- اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی 46
- جایگاه علمی خواجه نصیرالدین طوسی 53
- تألیفات خواجه طوسی 57
- تأسیس رصدخانه مراغه 60
- مذهب خواجه نصیر 65
- اواخر عمر خواجه نصیر الدین و وفات او 66
- اسماعیلیان نخستین 68
- اشاره 68
- فاطمیان 73
- اسماعیلیه نزاری در دوره الموت 86
- وضعیت جغرافیایی و استراتژیکی الموت 92
- میراث اسماعیلیه ونقش آنها در توسعه تمدن و فرهنگ 111
- اشاره 115
- موقعیت جغرافیایی و وضع طبیعی قهستان 115
- وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قهستان و پیوستن خواجه نصیرالدین به قلعه های قهستان 117
- تعامل علمی و مذهبی خواجه نصیر الدین با اسماعیلیان نزاری 130
- اشاره 158
- الف) کتاب ها (منابع و مأخذ) 158
- مأخذ 163
- ب) مقالات 165
- الف) آثار خواجه نصیر الدین طوسی 167
چند دهه توانست به سرعت از جنوب غربی ایران و جنوب عراق تا چند بخش دیگر از جهان اسلام از جمله یمن، بحرین، شام، جبال، خراسان، ماوراءالنهر، سند و شمال آفریقا گسترش یابد و در شمال آفریقا بود که سرانجام امام اسماعیلی، عبیدالله، خلافت جدیدی را استقرار بخشید. عبیدالله که نسب خود را به محمد بن اسماعیل می رساند مدعی است که امامان بعد از امام جعفر صادق علیه السلام به علت آزار و تعقیب دشمنان، هویت خویش را پنهان می داشتند و بر طبق برخی منابع، نام هایی غیر از نام واقعی خویش برگزیده بودند وخویشتن را مبارک، میمون، و سعید که به ترتیب لقب اسماعیل بن جعفر، کنیه ی وی و اسم مستعار عبیدالله بوده است می نامیدند.(1) این مسئله در رساله خلیفه چهارم فاطمی، معز، که در 354 نوشته شده و به داعی کل سند حلم بن شیبان فرستاده شده است نیز تایید می شود.(2)
فاطمیان
اسماعیلیان نخستین، همان طور که ذکر شد به امامت هفت امام اعتقاد داشتند که آخرین آنها محمدبن اسماعیل قائم و منتظَر بود اما در سال 286ه-.ق عبیدالله موقعیت خود را چندان مطمئن یافت که آشکارا برای خویشتن و اسلاف خود که عملاً پس از محمد بن اسماعیل نهضت را رهبری کرده بودند، ادعای امامت کند این در حالی بود که اعتقاد اصلی اسماعیلیان، مهدویت محمد بن اسماعیل بود و جایی برای ائمه دیگر باقی نبود. اصلاحی که عبیدالله صورت داد موجب جدا شدن زعمای قرمطی عراق از آنها شد. به این ترتیب نهضت
1- دفتری، همان، ص133.
2- همان.